شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده
شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

رابطه ی انسان با الاغ

رابطه ی انسان با الاغ

     الاغ ها یک زمانی در فرهنگ شهر و شهر نشینی، فرهنگ ترافیکی، فرهنگ حمل و نقل، فرهنگ بار و بار بری از یک ویژگی های منحصر به فردی برخوردار بودند. از زمانی که صنعت خودروها در انواع و اقسام بوجود آمد تا حدودی از احتیاج و احترام ویژه نسبت به الاغ ها کاسته شد. این حیوان زبان بسته بیشترین کاربردها را در روستا و شهرهای کوچک قدیم داشته بود، اما انواع توهین ها هم نسبت به این حیوان می شد. چه در رابطه با برخورد صاحب الاغ با الاغش، چه توهین هایی که از سایرین به الاغ ها انجام می شد و چه در فرهنگ ضرب المثل ها و حتی فحش ها هم این الاغ ها بودند که می بایست نارواترین آن ها را به خود می پذیرفتند. فی المثل در ضرب المثل ها یا در فحش ها می گوییم: مثل خری، خر خری تو، به اندازه ی یک خر نمی فهمی، یک طویله خر، خر از تو بیشتر می فهمد. و الی آخر... 

                       

     تنوع الاغ ها چندان زیاد نیست. الاغ های معمولی که در هر شهر و روستایی پیدا می شوند. گور خر های آفریقایی، گور خرهای ایرانی و همچنین قاطر هم یک نوع فامیلی نسبی با الاغ دارد. یعنی از زاد و ولد اسب با الاغ قاطر تولید می شود. قاطرها دیگر زاد و ولد ندارند و ریشه ی اسب و الاغ در همین قاطر ابتر باقی می ماند. الاغ ها از القاب متنوعی هم برخوردار هستند. از جمله: درازگوش، چارپا، حرامی، خر

     صاحبان الاغ ها هم فرق دارند. صاحبانی که الاغ هایشان را تمیز و شیک نگه می دارند. و صاحبانی که یک شلختگی خاصی در نگهداری الاغ ها از خود نشان می دهند. برخی از صاحبان الاغ ها چنان با الاغ رابطه ایجاد می کنند که واقعاً دوستشان دارند. برایشان بهترین پالان ها را تهیه می کنند. سعی می کنند الاغشان را با بهترین زینت ها زینت بدهند. زنگ، مهره های پلاستیکی و سفالی با رنگ های قهوه ای و نیلی، و در وقت های معین آن ها را نعل می کنند. اگر کسی به الاغشان توهین کند آزرده می شوند. در بارکشی سعی می کنند که به الاغشان فشار مضاعف وارد نکنند. در تغذیه هم رسیدگی می کنند. برخی از افراد هم در علاقه شان نسبت به الاغ افراط داشتند. بیشترین حرف های آنان در باره ی الاغ بود. از این که الاغ های مردم را مورد بررسی قرار می دادند. گاهی می گفتند که یک کیلو تخمه بخریم و در یک خانه ای بنشینیم و از الاغ صحبت کنیم. همانند این که امروزه می گویند تخمه بخریم و شب بازی فوتبال را تماشا کنیم. صاحبان الاغ ها هنگامی که الاغشان مشغول خوردن آب می شود سوت می زنند. هنگامی که می خواهند الاغشان بایستد می گویند هُش. و هنگامی که می خواهند الاغشان به حرکت ادامه بدهد کلمات نُچ نُچ و یا هِی هِی را از زبان جاری می کنند. برای این که هنگام سواری الاغشان چهارنعل بدود با سیخک های چوبی و آهنی روی کپل حیوان فرو می کنند و حیوان با جفتک پراکنی سرعتش را بیشتر می کند. بیشتر الاغ ها صاحبانشان را می شناسند. وقتی صاحبشان را از دور می بینند عر عر می کنند. صدای عر عر الاغ ها هم با هم فرق می کند. برخی از  صداها می خواهد به صاحبش بفهماند که گرسنه هستند. برخی از صداها مربوط به دیدن کسی است. برخی از صداها هم به خاطر دیدن یک الاغ غریبه است.

     در دوران های قدیم با الاغ مسافرت های طولانی هم انجام می دادند. فی المثل به کربلا، مکه و مشهد هم می رفتند. الاغ ها ارزان ترین وسیله ی باری و حمل و نقل در گذشته بودند. برخی از الاغ ها مسوولیت خرمن کوبی را برعهده داشتند. برخی از الاغ ها در شخم زنی کمک می کرند. برخی از الاغ ها در کارخانه های روغن کشی کار می کردند. برخی از الاغ ها هم با قاطرها همراه می شدند و بارکشی بین شهری را انجام می دادند. به این بارکشی ها چاربیداری می گفتند. و الی آخر

     بیشتر از الاغ های جنس نر استفاده می شد. الاغ های ماده همانند سگ های ماده چندان کاربردی نداشتند. در محله ها اگر کسی از الاغ ماده استفاده می کرد یک نوع شرمی هم به دنبال داشت. برخی از کولی ها از این الاغ ها استفاده می کردند. برخی از مردم هم برای ازدیاد نسل الاغ ها از این الاغ ها استفاده می کردند. بیچاره اکثر الاغ های نر کاری و باری و سواری از یک خانواده محترم محروم بودند. به همین دلیل اکثر این گونه الاغ ها وقتی به الاغ های نر دیگر برخورد می کردند، انگاری یک الاغ ماده ای را دیده باشند سعی می کردند با شرارت هر چه بیشتر به آن ها نزدیک شوند و روی کول همدیگر سواری بخورند. این صاحبان الاغ ها بودند که مانع کار آن ها می شدند. به همین دلیل برخی از صاحبان الاغ ها هم الاغ هایشان را اخته می کردند. یعنی بیضه های آن ها را روی دو سنگ می کوبیدند. این عمل باعث می شد که تا مدتی الاغ هایی که اخته می شدند از زور درد نتوانند روی زمین استراحت کنند و بخوابند. همچنین از درد زیاد، بیضه ها ورم می کرد. تا مدتی به همین منوال بود تا این که باد بیضه ها می خوابید و الاغ از شرارت می افتاد و یک حیوان کاملاً مطیع و باربر برای صاحبش می شد. این گونه الاغ ها بیشتر هم چاق می شدند. اما از تحرک بالایی برخوردار نبودند. الاغ ها وقتی به مدفوع الاغ های دیگر برخورد می کنند آن ها را بو می کنند و روی همان مدفوع ادرار می کنند. اگر در روز صد بار هم از آنجا عبور کنند یک بویی باید بکشند.

     الاغ ها در انواع رنگ ها بودند. سفید، سیاه، ابلق، خاکستری، قهوه ای و غیره.  الاغ های سیاه به مراتب شرور تر از بقیه بودند. هر کسی الاغ جوانی را خریداری می کرد در ابتدا با تیغ و چاقو شکافی در بینی حیوان بوجود می آورد. یعنی سوراخ های بینی حیوان را گشاد تر می کردند تا حیوان در کار و تلاش بتواند و بیشتر بهتر نفس بکشد. به همین دلیل در محل افرادی هم برای کار الاغ اشتغال هایی بوجود آورده بودند. از جمله: پالان دوزی، نعلبندی، شکاف دادن سوراخ های بینی

     نسبت به صادرات و واردات الاغ ها کمتر توجه می شد. شاید در هر کشوری تولیدات الاغ ها به اندازه ی کافی وجود داشت. فقط به شوخی یا جدی شنیده می شد که از قبرس الاغ وارد می کنند.

     عمر الاغ ها را نمی دانم. اما الاغ هایی بودند که به خاطر ویژگی های خاصی که در محل داشتند معروف بودند. من نشنیدم در محل الاغ هایی که به سن کهولت رسیده باشند و بمیرند. بیشتر آن ها در اثر حوادثی که برای دست و پاهایشان اتفاق می افتاد از کار باز می ماندند. گوشت الاغ مکروه است. می گویند: اگر انسان مجبور شود می تواند از گوشت الاغ برای خوردن استفاده کند. به همین دلیل اگر برای دست و پاهایشان شکستگی بوجود آید چون دیگر نمی توانند بار ببرند بیشتر آن ها را در کوهستان ها رها می کردند تا طعمه ی حیوانات وحشی بشوند. برخی از شکارچیان هم از این حیوانات برای طعمه ی شکار خودشان استفاده می کردند. اگر الاغی در اسطبل می مرد آن را کشان کشان به محلی خاص در ورودی محل می بردند و در دره رها می کردند تا طعمه ی حیوانات بشوند. بعد ها که باغ وحش ها بوجود آمد از این حیوانات برای تغذیه ی وحوش خودشان استفاده می کردند.

     از شیر الاغ ها برای برخی از امراض همانند سیاه سرفه استفاده می کردند. مدفوع خشک شده ی الاغ را همانند توتون در چپق قرار می دادند و می کشیدند. دود حاصل از سوزاندن مدفوع الاغ ها مطبوع است. به همین دلیل از دیگر اسامی آن عنبر نصارا است. میگونی ها به آن خر زور می گویند. برای گلو درد و سرفه تجویز می کردند. از مدفوع الاغ ها برای تقویت زمین ها استفاده نمی شد. برخی می گفتند که پهن الاغ ها برای نرم نگه داشتن خاک زمین های کشاورزی مناسب است.

ادامه دارد