شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده
شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

22 بهمن با مردم شیراز در راهپیمایی

 ۲۲ بهمن یاد آور خاطرات شیرین بوده و هست که دیروز هم تکرار شد 

خاطراتی از جنس انقلاب، امام و شهدا 

خاطراتی با یاد استقلال آزادی جمعهوری اسلامی 

خاطراتی از جنس باران و اشباع زمستانی 

خاطراتی فراموش نشدنی که هیچگاه از اذهان ما دور نمی ماند

 

 مردم بصیر و قدردان ما آمده بودند 

آمده بودند تا یک بار دیگر نوید  فجر باشند 

آمده بودند تا با مشت های گره کرده ی خود به استکبار بیاموزند که پیروزی خون بر شمشیر صحت دارد

 

جای خیل بسیاری از مردان و زنان ما خالی بود 

در بهار آزادی جای شهدا خالی بود 

مردم ما با شعار مرگ بر فتنه گر و نفوذی ها شعار می دادند 

مرگ بر آمریکا و اسرائیل در راس تمام شعارها می درخشید 

 

می خواهم بگویم امام عزیز ما تنها نیستیم هستند کسانی که واقعاً برای خاطر انقلابت عشق می ورزند 

 

ورزشکاران هم آمده بودند و هر از گاهی نمایش های ورزشی می دادند 

  

برخی هم فضا را مساعد برای نمایش های انتخاباتی  می دانستند. نمی دانم این مجلس  چه دارد که برخی از نمایندگان هرباره عاشق خدمت به مردم در مجلس می شوند. اگر خدمت است دو بار کافیست و اگر خیانت است یک بار هم اضافه است. اگر مجلسی خوبی بودید تا کنون بیکاری هم مثل بی سوادی ریشه کن می شد. بگذارید دیگران هم پای در این مجلس بگذارند که اگر دزدی هم باشد یک بار آن ها هم از محرومیت به در آیند و اگر خدمت است آن ها هم تجربه کنند. شاید گره ای که از دست شما باز نمی شود با دست آن ها باز شود.

  

واقعاً باید مطیعان رهبری پای در صحنه ی انتخابات بگذارند. آنانی که خون مردم را در شیشه ها نکردند. آنانی که همانند رهبری نشیمنگاهشان را در گلیم خاکی گذاشتند و به جای خدمت به مردم در فکر جمع آوری ثروت نبودند. آنانی که نفسشان با نفس انقلاب گره خورده است.

  

رهبر عزیزم بدان که من و من هایی هر چند اندک مطیع اوامر شما هستیم.با یک اشاره ای کوچک چنان سیلی به صورت نفوذی ها، مستکبرین، عوامل شیطانی به خصوص شیطان بزرگ آمریکا و همه ی کسانی که به جای خدمت در فکر جمع آوری ثروت های بادآورده بودند و مردم گرسنه و بیکار را به حال خود رها کردند بزنیم که تا ابد درسی برای دوستان نادان و دشمنان آگاه باشد. انشاءالله

 

من اگر قدرتی داشتم در تمامی دروازه های شهر چوبه ی دار را آویزان می کردم و زیر هر چوبه دار دو قاضی با غیرت می نشاندم و تمامی دزدان شهر، غارتگران به بیت المال و کسانی که به انقلاب خیانت کردند و دل خانواده های شهدا را ریش ریش کردند به دار آویزان می کردم تا درس عبرتی برای دیگران باشد. نمی گذاشتم دزدان در مسیر پر تردد شهر عبور کنند و پرونده های سنگینی هم برای آنان درست بشود و هیچ دست قطع شده ای نداشته باشیم. دست هایی را قطع می کردم که دیگر به فکر دزدی آفتابه هم نباشند. روسری ها را چنان بالا می بردم تا هیچ کسی جرئت نکند در مملکت امام زمان (عج) بد حجابی و بی بند و باری را رواج بدهد. تمامی کسانی که با پارتی و رشوه و یا همان گونه که شریعتی فرمودند: زور و زر و تزویربه مقام های عالی دست پیدا کردند به قالی می چسبانم. دست تمام محرومان را می گیرم و به درجه ی عالی  می رسانم. انقلاب ما نیاز به یک اصلاحات دارد. اما نه اصلاحاتی که آقایان اصلاحاتی می گویند. بلکه از جنس داعشی اما با تفکر تشیع تا زمینه باز بشود برای حضور حضرت مهدی (عج) انشاءالله

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد