شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده
شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

گزارشی از مراسم عید غدیر در شهرک سعدی شیراز

راهپیمایی خانوادگی – غبار روبی و گلریزان مزار شهدا  

          خاطره شهید سید رحیم هاشمی   

         

با اطلاع قبلی از طرف مسجد جامع ، پایگاه بسیج شهید عرشی و تربیت بدنی برای راهپیمایی، ساعت 5/6 صبح روز پنجشنبه 4/9/89 مصادف با عید غدیر تعداد زیادی از خانواده ها به این دعوت لبیک گفته و در جلوی درب آرامگاه سعدی حضور بهم رساندند.  

  

راهپیمایی از ساعت 7 شروع و از مسیر پشت آرامگاه وارد بیست متری و از آنجا به بولوار نیستان ادامه و پس از گذشتن از میدان بلال وارد خیابان بوستان شده و در انتها در مسجد جامع سعدی تجمع کردند. در این مراسم به قید قرعه به تعدای از حاضرین جوایزی اهداء و پس از صرف صبحانه مراسم به اتمام رسید. 

به مناسبت همین روز باشکوه به دعوت پایگاههای بسیج شهرک سعدی در ساعت 3 بعد ازظهر مراسم غبارروبی و گلریزان در مزار شهدا بر قرار شد. خیل عظیمی از مشتاقان ولایت در این مراسم حضور داشتند. قرائت قرآن، اجرای موزیک، خطبه خوانی غدیریه، مولودی، سخنرانی، پذیرایی و گلریزان از جمله برنامه های این مراسم بود. اگرچه برنامه ها با یک بی نظمی هایی اجرا می شد. مثلا بلندگو چندین مورد هنگام سخنرانی و اجرای برنامه ها قطع و وصل می شد. گذشته از اینها حضور مردم جلوه زیبایی به مراسم داده بود. 

  

 زیباترین قسمت آن مراسم گلریزان بود که توسط فرماندهان سپاه و خانواده معظم شهدا همراه با اجرای موزیک برگزار شد.در دو طرف مزار شهدا دختران بسیج با چپیه هایی که به سر بسته بودند زیبایی مراسم را دو چندان کرده بود. 

 

سرهنگ نوروزی سخنران این مراسم بود.خاطره جالبی از یک شهید بیان کرد که مرا واداشت تا از این شهید هم یادی کنم. ایشان با اشاره به جنگ در کردستان گفته بود: در یکی از عملیاتها قصد عقب نشینی داشتیم. تیری به پای یکی از دوستان به نام سید رحیم هاشمی که اهل قائمشهر مازندران بود اصابت می کند. خواستیم به ایشان کمک کنیم. اما ایشان با سماجت زیاد و قسم دادن به ما گفت که شما از اینجا دور شوید و من آنها را با تیر اندازی متوقف می کنم. ما عقب نشینی کردیم. هنگام غروب حمله ای کرده و یکی از ارتفاعات را باز پس گرفتیم. وقتی به پایین تپه رسیدیم، به یک جسدی برخوردیم که جراحت زیاد صورتش باعث شد تا نتوانیم وی را شناسایی کنیم. پس از اتمام عملیات گروهی را فرستادیم تا ضمن انتقال جسد او را هم مورد شناسایی قرار بدهند.پس از شناسایی متوجه شدیم که شهید سید رحیم هاشمی بوده است. پوست پیشانی ایشان تا فرق سر را با چاقو برش داده بودند. همزمان اسیری هم گرفته بودیم. از آن اسیر پرسیده بودیم که چگونه با بیرحمی تمام با اسیر اینگونه برخورد کردید؟ در جواب ما گفت: وقتی ایشان را به اسارت در آوردیم، یکی از زنان به امام توهین کرده بود. سید رحیم جواب او را با تندی داده بود. همان زن روی سینه سید رحیم نشسته و زنده زنده پوست پیشانی او را با چاقو کنده بود. زخم پای سید رحیم او را به شهادت نمی رساند. بلکه بی رحمی و سنگدلی دشمنان ولایت و امامت او را به شهادت رساند. البته آنها اینگونه می جنگیدند تا روحیه ما را متزلزل کنند. ما عاشق ولایت بوده و به دستور ولی امرمان یک سیلی هم به اسرا نزده بودیم. وقتی در مراسم خاکسپاری شهید در قائمشهر شرکت کردیم، سخنرانی حکیمانه مادرش باعث شد تا یک لحظه از اطاعت ولی امرمان غافل نشویم. 

"روحش شاد و یادش گرامی باد"  

 

 

امروزه ما با تبعیت از مقام ولایت اعتقاد د اریم که در مسیر دوازده ستاره درخشانی هستیم که ولایتشان در چنین روزی کنار برکه غدیر رقم خورد. ما تابع همان مولایی هستیم که ولایتش صالحانه و حکومتش عادلانه بود. 

  

گشت و گذاری در اسامی ایرانی با نگاهی ویژه بر محلات میگون

گشت و گذاری در کوچه پس کوچه های اسامی افراد و محلات ایران با نگاهی ویژه بر محلات میگون

هر کسی از بدو تولد با نامها و نشانهایی در شهر ها و روستاها و محلات آشنا می شود که با ریشه بعضی از آنها آشنایی داشته و بعضی از آنها دوستهای نا آشنا می باشد. شاید تا آخر عمر با اکثر این نامها و نشانها عجین شده ولی علت نامگزاری را نداند.این بحث در باره نام و شهرت افراد هم دور از ذهن نیست. بعضی از نامگزاریها ریشه در پیشینه تاریخی و میراث خانوادگی باشد. همانند بیشتر سید هایی که در سرتاسر جهان زندگی می کنند.مثلا طباطبایی و حسینی و غیره که تاریخچه آنها به ائمه بزرگوار و بیشتر به امام حسن و امام حسین(ع) می رسند.بعضی از آنها ریشه در اشتغال افراد داشته است. به این معنا که یک نفر از اجداد آنها دارای شغلی بوده که به همان شغل هم شهرت پیدا کرده است. مانند:چیت ساز، آهنگر ، کشاورز و غیره. بعضی از شهرت ها ریشه در محل زندگی دارد. مثلا: شیرازی، تهرانی و غیره.در کشورهای دیگر هم نامها و شهرت ها بعضا از اسامی حیوانات و محلات و گلها و گیاهان استفاده شده است. مانند: سگ و غیره . کمابیش از این شهرت ها در ایران هم مشاهده می شود. مانند: سگوند و غیره.بعضی از اسامیهای افراد ریشه ای نیستند، بلکه در ابتدای تشکیل ثبت احوال ، مامورانی که به محللات مراجعه می کردند از افراد فامیلی آنها را سوال می کردند. اکثر افرادی که متوجه منظور مامور ثبت احوال نمی شدند ، شغل خودشان را معرفی می کردند. لذا ماموران هم برای فامیلی اینگونه افراد از شغل آنها بهره می برند و آنها را در شناسنامه افراد ثبت می کردند.با گذشت زمان بعضی از افراد به ثبت احوال مراجعه کرده و فامیلی خودشان را تغییر داده اند.

اسامی محلات هر شهر روستا هم جالب است. بعضی از آنها ریشه در یک حادثه یا واقعه ای تاریخی داشته و بعضی از آنها همانگونه که از معنای نامها در ذهن تداعی می شود ریشه در نوع بهره وری از آن محل می باشد.مثلا: گردنه باجگیران . از نوع کلمه می توان حدس زد که در گذشته راهزنها از این محل استفاده می کردند. 

 

میگون - هفت چنار - تابستان دهه ۵۰

"تهران قبل از آنکه به شکل غول آسای امروزی درآید، محدود به چند خیابان بود و هسته مرکزی این شهر، وسعت زیادی نداشت و جابه جایی در آن بسیار کم صورت می گرفت و اکثرا اعتقاد داشتند محل کار باید به منزل مسکونی نزدیک باشد و از آنجا که اکثر مشاغل به صورت موروثی بود، گاه تا چند نسل در یک خانه و یک محله به سر می بردند و کمتر اتفاق می افتاد شخصی مثلا محل کارش خیابان مولوی باشد و خانه اش محله سنگلج. ساکن هر محله ای، در همان محل اشتغال داشت و هر محلی خاستگاه افراد خاصی بود. محله باغ فردوس و خیابان اسمال بزاز، حدفاصل میدان قیام تا چهارراه مولوی و همچنین باغ فردوس - زایشگاه شهید اکبرآبادی فعلی - به دلیل نزدیکی به میدان امین السلطان، جایگاه افراد خاصی بود و وقایع رخ  داده زیادی در این محله و خیابان تاثیر در فعل و انفعالات سیاسی ایران داشت.
سال ها است در نزدیکی چهارراه مولوی، زایشگاه معروفی وجود دارد که ما امروز آن را به نام «شهید اکبرآبادی» می شناسیم و در دوران پهلوی دوم، نام «زایشگاه فرح پهلوی» را بر آن گذاشته بودند و گویا زمانی هم شهرداری و یا بلدیه بوده و به «بنگاه خیریه اشرف پهلوی» هم موسوم بوده است.
محل فعلی این زایشگاه، زمانی قبرستان بوده و زباله های شهر نیز در آن تخلیه می شده است. جعفر شهری درباره این محل می گوید: «قبرستان سر قبر آقا، محل شهرداری و بیمارستان و زایشگاه فعلی که خاکروبه های تمام شهر در آنجا جمع شده، توسط دولابی ها [اهالی دولاب در شرق طهران] سرند و غربال شده برای کشت و زرع حمل می گردید و باقیمانده های آن در همانجا مانده به صورت تل عظیمی با بوی زننده عفنی وسط قبرستان خودنمایی می نمود. محل دفن اطفال و مرده های کنار و گوشه بی صاحب و اموات بی ارزشی که حتی مردم زحمت حمل ایشان را تا گورستان چهارده معصوم (ع) [حوالی میدان شوش فعلی] به خود نمی دادند. قبرستانی که در قحطی ها و وبایی ها و بادسام های از زمان ناصرالدین شاه به بعد به وجود آمده بود و اطراف آن مخروبه های خانه های بی صاحبی که در اثر همان بلایا خود سکنه شان از میان رفته، اجساد و اجسام افرادشان در درونشان بی کفن و دفن مانده، جنازه های در کوچه خیابان های شهر مانده نیز که بدون غسل و کفن به اطاق هایشان کنار هم نهاده، رها شده، باد و باران، طاق و دیوارهایشان بر بالایشان فرود آورده، تیروچوب و دروپیکرشان آتش زمستان بی خانمان های اطراف گردیده. . . »
۱

خیابان اسماعیل بزاز تسطیح شد و به نام مولوی معروف گشت و این محل بعد از چند مرحله دست به دست شدن به نام «بنگاه خیریه حمایت از مادران و نوزادان» موسوم شد و سرانجام در روز
۱۳ آبان ۱۳۳۹ به دلیل متولد شدن فرزند اول پهلوی دوم در این محل به نام همسر سوم او معروف به «زایشگاه فرح» شد."          " طهران قدیم" 

  

میگون - هفت چنار - تابستان ۸۹ - ارسالی برادر احد کیارستمی

در این مجموعه فقط به نام محلات و مزارع و کوههای میگون بسنده می شود. امیدوارم با کمک عزیزانی که این مجموعه را مطالعه می کنند بتوانیم ریشه یابی کنیم.

اسامی محلات مسکونی

بالامحل : قلعه باغ، هفت چنار، بازارچه، نرم خاکک، نوئه(ناوه)، تنگه بن،چالک

کیا محل: به لحاظ اشتراک با بالامحل بیشتر اسامی مشترک می باشد.

پایین محل: پیلت، جوسونک، مرشک

سادات محل: پشت ده، کلرم،امامزاده سید میرسلیم، پاهنه

اسامی مزارع و کوهها           

            خرکشونو، سرخ بندی، سنگ میون، خونه سر، باغ ور، خرمنک، چشمه گلک، جوزدارگوشوک، گرزطول، گرزچال، استوار، زردگلک، آبک، گوچال، تنگه میگون، درازموردوک، استرچال، هملون، سیچال، قلادوش، خانیک، سیل واز، پسوند، استرچال، آهنگرک، اسب چال، کینچال، مرشک، تالارسر، سن تالارسر، کش، موقوم، مسلم، معدن سنگ، نساء، زگا، هیمون، درازچال، پشت ده، خربزه دره، ویاچال، سیالیز، اسپی کمرچال، ولی یورد، شاهی تالارپشت، کیه چال، سرچاهون، تیس، واکشک، تپه سر، لوسر، رجدارکر، کله خاکسر، فراخونو، هفت چشمه 

              

             میگون - هفت چنار - زمستان ۸۸ - ارسالی برادر احد کیارسمی

 

ادامه دارد  

نماز جمعه شیراز و تجلیل از امید نوروزی

نماز جمعه شیراز و تجلیل از امید نوروزی 

حضرت آیه الله ایمانی امام جمعه شیراز در خطبه دوم نماز به تجلیل از جوان دلاور شیرازی امید نوروزی پرداخت. ایشان در ادامه فرمودند: این جوان به جای تفریحات ناسالم به ورزش روی آورده و با تمرینات مستمر وهمت و غیرت توانست در بازیهای آسیایی در چین مقام افتخار را کسب نموده و پرچم پر افتخار جمهوری اسلامی ایران را به اهتزاز در آورد. این جوان در میعادگاه نماز جمعه مدال پر افتخارش را که با زحمات زیادی کسب نموده بود ، تقدیم موزه حرم مطهر حضرت احمد بن موسی(ع) کرد. امام جمعه محترم در ادامه با انتقاد از مسوولین مربوطه در ارتباط با پاکسازی و بازسازی اطراف حرم مطهر شاهچراغ فرمودند: امید نوروزی تمام سرمایه خودش را که با زحمات زیادی به دست آورده بود تقدیم حرم مطهر نموده ، ولی با توجه به سخنان مقام معظم رهبری که دو سال پیش در شیراز بیان نمودند که باید اطراف حرم مطهر از بودجه های گوناگون بازسازی شود، این امر توسط مسوولین مربوطه محقق نشده است. بعضی از مسوولین ضمن کمک نکردن سنگ اندازی هم می کنند. 

امام جمعه محترم در ادامه به روز 16 آذر روز دانشجو اشاره و گفت : در 16 آذر 1332 نیکسون نماینده دولت وقت آمریکا به ایران آمده بود. دانشجویان با تفکر استقلال طلبی و عدالت محوری دست به اعتراض زدند. عوامل رژیم با دانشجویان درگیر شده و در این برخورد 3 شهید و 30 نفر زخمی به جای گذاشتند. رژیم طاغوت دانشجویان را به خون کشانید و این خون در پیکره دانشجویان جاری و ساری شد. امروزه هم دشمنان فکر می کنند با تحریم می توانند به اهداف خودشان برسند ، با کشتن و ترور می توانند به اهداف خود برسند. اما محقق نشد. آنها شهیدان رجایی، باهنر،بهشتی ، مطهری، شهدای محراب و غیره را به خاک و خون کشاندند. دیروزاز بزرگان اساتید را ترور کرده و امروز دو تن از اساتید دانشمند را ترور کردند تا به خیال خام خودشان جلوی علم و پیشرفت ما را بگیرند.آنها باید این را بدانند که با هر ترور مردم ما مصمم تر از پیش به سمت پیشرفت خواهند رفت.

انتظارات ما از دانشجویان

1 – مدل اسلامی ایرانی برای پیشرفت و عدالت می خواهیم. مدل چینی و ژاپنی و انگلیسی و آمریکایی به درد ما نمی خورد.

2 – عدالت خواهی جزء مطالبه دانشجویان ما باشد.

3 – دشمن به جنگ نرم آمده است. باید قرارگاه بسازیم که قرارگاهش دانشگاهها و افسرانش دانشجویان باشند. باید در مقابل جنگ نرم سازماندهی صورت بگیرد. دشمن امروز به سمت دانشگاه نظر دارد. 

حواشی 

دعای باران 

مجری نماز جمعه همراه با مردم 5 بار دعای باران را قرائت کرده بود. 

امید نوروزی 

امید نوروزی امروز ساعت 8 با هواپیما وارد فرودگاه شهید دستغیب شیراز گردید. مردم به استقبالش رفته و به همراه ایشان به پابوس شاهچراغ رفته و هنگام نماز به مصلای نماز جمعه آمده بود. پس از پایان نماز مردم دسته دسته به سمتش می رفتند و با ایشان رو بوسی می کردند. 

  

امید نوروزی جوان رعنای شیرازی اولین مدال طلای کشتی فرنگی آسیایی را دریافت کرد. 

 

  

من به قربان غدیر

 کاش من بودم در روز غدیر

کاش مولا یک پیامبر بود و من ذبحی عظیم

کاردی در دست او بود و گلوی من

 چشمها را نمی بستم تا آخر نگاهش بکنم

-------------------------------------- 

آنگاهی که پیامبر ندای سبحان را شنید، بیدرنگ کاروان را صدا در داد.

 هان، آنهایی که پیش رفتید، برگردید.

 آنهایی که هستید بایستید و منتظر آمدن مابقی کاروان باشید.

هان ای جماعت با شما کلامی و پیامی دارم.

پیامم وحی و کلامم ندای حق است.

 شاید این آخرین قرار ما و آخرین دیدار ما در این دیار غدیر باشد.

 آنچه می گویم به جان بخرید و حافظ باشید و سینه به سینه برای آیندگان بازگو کنید.

آنگاه پیامبر از منبری که از جواز شتران بر پا شده بود، بالا و بالاتر رفت و دستان فردی از جنس خودش را بالا و بالا تر برد و گفت:

هر که من مولای او هستم علی مولای اوست.

هلهله و ولوله ای درون کاروانیان ایجاد شد.

دست ها بود که به نشانه بیعت در دستان علی(ع) فشرده می شد.

لبها و بوسه ها بود که به نشانه تبریک صورت علی (ع) را نوازش می داد.

امروز به بهانه غدیر کاری به بیعت شکنان ندارم.

فقط و فقط برای این روز خجسته، غدیر را به تمام مسلمین جهان تبریک عرض می کنم.