شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

عبدالله عفیف

     بعد از واقعه ی عاشورا ابن زیاد در مسجد کوفه از شجاعتش در جنگ کربلا سخن می گفت. عبدالله عفیف مرد نابینایی که به اباعبدالله الحسین (ع) ارادت خاصی داشت، با شنیدن یاوه گویی های این زیاد از کوره در رفت و شروع به ناسزاگویی های ابن زیاد کرد. ابن زیاد از این برخورد خشمگین می شود و دستور قتل او را صادر می کند. وقتی عبدالله عفیف به خانه می رسد، سربازان ابن زیاد خانه اش را محاصره و ابتدا دخترش را که در دفاع پدرش آمده بود به شهادت رسانده و سپس او را در محاصره می گیرند. عبدالله با آن که نابینا بود، اما شجاعت جنگیدن داشت و شمشیرهایی از اطراف به سمت دشمن پرتاب می کرد. بالاخره در چنگ دشمن اسیر می شود. او از سربازان ابن زیاد درخواست می کند قبل از شهادتش او را نزد ابن زیاد ببرند تا مطلبی را به او بگوید. سربازان او را به نزد ابن زیاد می برند. او از ابن زیاد می خواهد تا مطلبی را در گوش او به صورت پنهانی بگوید. ابن زیاد هم قبول می کند. هنگامی که ابن زیاد گوشش را نزدیک صورت عبدالله می رساند، او با دندان هایش گوش این زیاد را گاز گرفته و به این طریق خشم و نفرت خودش را نسبت به ابن زیاد اعلام می دارد. پس از این واقعه است که ابن زیاد از سربازانش می خواهد که او را به شهادت برسانند.

     دیشب تعزیه ی عبدالله عفیف توسط گروه تعزیه ی چهارده معصوم (ع) شیراز به نمایش گذاشته شد. در این تعزیه افراد ذیل نقش داشته اند:

- حاج علی اصغر علی ویسی شبیه خوان عبدالله عفیف

- حاج عبدالصمد فهندژ سعدی شبیه خوان ابن زیاد

- شجاع علی پور شبیه خوان اشعث

- اشکان شاه محمدی شبیه خوان دختر عبدالله

- قاسم فهندژ سعدی سیاه لشکر

- مجتبی فهندژ سعدی سیاه لشکر

- مسعود فهندژ سعدی تدارکات

- احمد رضا علی ویسی جامه دار

مراسم افتتاحیه ی تعزیه چهارده معصوم (ع) در ورود به محرم الحرام 92

     این مراسم با دعوت قبلی از طرف گروه تعزیه چهارده معصوم (ع) شیراز – سعدی در تاریخ یکشنبه 12/8/92 در مکان سالن فرهنگسرای طاووسیه برگزار شد. حضور معنوی مردم از جمله بزرگان و معتمدین شهرک سعدی شور وصف ناشدنی به مراسم بخشیده بود. در این مراسم برنامه های ذیل به اجرا درآمد:

 - قرائت کلام الله مجید توسط نوجوان اکبرآبادی

- سرود جمهوری اسلامی ایران

- خوش آمد گویی توسط حاج عبدالصمد فهندژ سعدی

- نماهنگ تصویری از مراسم اجرای تعزیه در سنوات قبل

- سخنرانی

- اجرای مراسم نمادین به سر گذاشتنن عمامه روی سر شبیه خوان امام (ع)، باز کردن پرچم ابالفضل العباس (ع) و تحویل دادن به شبیه خوان حضرت عباس (ع)، تجهیز خود و شمشیر به تن مخالف خوانان از جمله برنامه هایی بود که توسط تعدادی از معتمدین و بزرگان محلی انجام شد.

- در انتها گوشه ای از چاووش خوانی توسط جمعی از شبیه خوانان به اجرا درآمد.

     اجرای تعزیه هر شب راس ساعت 30/19 در سالن فرهنگسرای طاوووسیه برگزار می شود.              

خانه ی تعزیه ی استان فارس

      بالاخره خانه ی تعزیه با تمام پیچ و خم های اداری اش مجوز ساخت دریافت کرد. اگر چه شهردار هنوز در آخرین امضاء تردید و دودلی دارد، اما کلنگ آن زودتر از امضاء بر زمین زده شد. خیلی ها می خواهند در ساختن این خانه شریک شوند. از مومنین خارجی گرفته تا خیرین داخلی همه و همه آستین بالا زده اند و اعلام آمادگی کردند. امید داریم سال آینده تعزیه ی چهارده معصوم (ع) شیراز در مکان خانه ی تعزیه اجرا  شود.

این چه بانگیست به گوش من ناشاد آمد ای دل غمزده اقبال به فریاد آمد

علی اکبر

ای داد ای داد ای داد بی داد

امان امان امان ای داد بی داد

این چه بانگیست به گوش من ناشاد آمد
ای دل غمزده اقبال به فریاد آمد
چند اندرقفس ای مرغ دل از غم نالی
مزده ای طایر پربسته که صیاد آمد
نوعروس چمن حسن رخ ازنازمپوش
حجله عیش بیارای که داماد آمد 

امام

بوی گیسوی علی اکبر من می آید

یا صبا مشک فشان سوی چمن می آید

یوسف من مگر از نیت من آگاه است

که چنین سرزده به بیت الحزن می آید

علی اکبر

السلام ای گوهر پاک بدخشان نبی

موسم عاشقی و شیوه ی استاد آمد
امام

السلام ای مثل چهره زیبای رسول
موسم عاشقی و شیوه استاد آمد
از چمن سرو سهی با قد شمشاد آمد
یوسف ماست که باحسن خداداد آمد

مر علیک ای علی اکبر گل بستان پدر
زتماشای توای سرو برومند نبی
یوسف از زمزمه عشق به فریادآمد

     محرم دوباره با تمام لشکریان سیه پوشش آمد و از درب خانه ی ما گرفته تا تمامی کوچه پس کوچه های شهرمان خیمه زد. خیمه ها جور واجور، آدم ها هر کدام این ور و آن ور در حرکت، پرچم ها به تیرک برق زده می شوند و کتیبه ها گاهی افقی و گاه عمودی سینه ی دیوار را هدف گرفته و با نوع نوشتارشان به ما می فهماند که عاشورا پیام دارد.

     زیر این بیرق و این کتیبه و این خیمه ها، زنان و مردان، از پیر گرفته تا کودک شیرخواره دوباره گرد هم می آیند و برنامه ای شبیه گرد هم آیی اجرا می کنند. این جماعت شاید در بیرون از این خیمه نا آشنا باشند، اما هر که وارد این دستتجات می شود، انگاری از پدر و مادر آشناترند!

     زنجیر زنی، سینه زنی، روضه خوانی، سخنرانی، پرده خوانی و تعزیه خوانی از جمله برنامه های این جماعت عزادار می شود. علم کشی، سقّایی، نوکری و خادمی هر کدامشان چشمه های جوشان این حرکت مذهبی اند که سرتا پایش را سیاست فرا گرفته می شود.

     این شب ها تا ظهر عاشورا هوا ده درجه گرم تر می شود. آب و عطش، نان و گرسنگی، برهنگی و پوشش، داد و بی داد همه و همه تابلوی تصویر ذهنی می شود.

     اشک امانش بریده می شود. سینه سوخته می شود. حنجره خراش بر می دارد و پا توان راه رفتنش را از دست می دهد.

     کاش نه توقع یک سال، حتا راضی تا پایان دهه یک ذره گناه نشود. اشک ها بیهوده نشوند. سینه برای هدفی عالی به خس خس بیافتد. حنجره درد تیر سه شعبه را بچشد. و قدم ها بتوانند راه های صاف بروند. انشاءالله