فرماندهی سپاه رودبار قصران از آغاز تا سال 74
سپاه شمیرانات واحد بسیج شمیران سپاه رودبارقصران مکان و زمان شروع
آریا نژاد کوچه صالح
یزدان فر کوچه صالح
ملکی الهیه
اسماعیلی الهیه
عنایت اصغرزاده فرمانیه 59
سرابادانی فرمانیه
سید خلیل میراسماعیلی میگون – اوشان 61
سر مست سپاه اوشان 65
------------------------------------------------------------------------------------------------------- ونکی سپاه اوشان
مرتضی کربلایی سپاه اوشان
کاظم میرصانع سپاه اوشان
حسین دهپایه سپاه اوشان
کاظم کریمی سپاه اوشان
حیدری سپاه اوشان
--------------------------------------------------------------------------------------------------------
اولین جرقه سپاه در رودبارقصران به وسیله شهید سرابادانی زده شد .او اولین سرداری بود که پرچم سپاه اسلام را در رودبار قصران به اهتزاز در آورد .پس از یک ماه پرچم اسلام به دست سربازی دیگر از همین خطه به نام سید خلیل میر اسماعیلی سپرده شد .او نه تنها در رودبار بلکه فرماندهی سپاه لواسان را هم به عهده داشت .شکل گیری سپاه ، سازماندهی ، جذب نیرو ، تحرک بخشیدن به پایگاه های بسیج محلی (شهری و روستایی )، یادواره شهدا ، پشتیبانی از جبهه وجنگ ، جذب نیرو ، آموزش نظامی وعقیدتی ، اعزام نیرو به مناطق جنگی ،امربه معروف ونهی از منکر ،برخورد با عوامل ضدانقلاب وفرصت طلب ، گشت وایستوبازرسی و...از جمله فعالیتهایی بود که به همت آن بزرگواران شکل گرفت .
رمز پایداری واستقامت در پیشبرد اهداف انقلاب بیشتر در حیطه صداقت ، ایمان تقوی وخلوص نیت در تمامی افراد انقلابی بود .اگر چه افرادی که پست های مملکتی را از صدر تا ذیل به عهده گرفته بودند از تخصص ومهارت کافی برخوردار نبودند ،اما دلبستگی آنها به انقلاب که خود را در آن سهیم وشریک می دانستند و با الهام گرفتن از پیامهای روح بخش حضرت امام و وحدت کلمه و اتحاد در آحاد مردم موجب می شد که انقلاب اسلامی ایران در مقابل تمامی مشکلاتی که گریبانگیر آن بود به سلامت راه خود را ادامه وبه تکامل برسد .بهترین مصداق این مهم را می توان حضور یکپارچه مردم در صحنه های انقلاب از بدو شکل گیری وسپس در هشت سال دفاع مقدس اشاره نمود .رابطه وشکل زندگی اجتماعی وسیاسی مسوولین با مردم بی نهایت نزدیک بود وهمین امر موجب می شد تا مردم بخصوص جوانان بدون چشمداشت کوچکترین حقوق مادی در تمامی صحنه ها حضور فعال داشته باشند .
جذب وثبت نام در ستاد بسیج میگو ن در فاصله زمانی کم و تشکیل 300 پرونده عضویت در این ستاد و اهدای بیشرین شهید از کوچکترین روستای بخش ( امامه ) ، همه اینها نشانگر علاقه مندی وحضور مردم رودبارقصران در پیشبرد اهداف انقلاب بوده است .بعد از اتمام فرماندهی برادر سیدخلیل میر اسماعیلی آقای سرمست مسوولیت این پست را پذیرفت . دوران فرماندهی ایشان چندان طولانی نبود .به همین لحاظ نمی توان نقاط قوت وضعف او را مورد بررسی قرار داد .کمیت نیروهای بسیجی وحزب اللهی در پایگاههای مقاومت تغییری نداشت .
سپاه پاسداران تنها نهادی بود که می توانست با تجربیاتی که در دوران دفاع مقدس کسب نمود و با در اختیار داشتن نیروهای جوانی که ارتش بیست میلیونی را تشکیل می داد با یک برنامه ریزی دقیق و حساب شده موجب انتقال ارزش های اسلامی و انقلابی به نسل آینده باشد، اما آن چیزهایی که تقریباً این نهاد مقدس را کمتر به فکر برنامه ریزی بلند مدت و دوراندیشی جامعه و دقیق را وا می داشت، می توان به نکات ذیل اشاره نمود:
1- اتمام جنگ و نداشتن سوژه ای جذاب برای نسل جوان.
2- تفکر تثبیت انقلاب برای همیشه و بی تفاوتی نسبت به دشمنان انقلاب (در صورتی که دشمنان انقلاب همیشه بیدار و از هر روزنه ای وارد می شدند).
3- کاهش احساسات پاک مذهبی و انقلابی در نیروها.
4- درگیری مداوم جوانان انقلابی با اقتصاد و معیشت و رفاه زندگی شخصی.
5- فاصله گرفتن طبقاتی در ابعاد اقتصادی و مقامی در طیف هواداران انقلاب.
6- فاصله گرفتن نسل دوم و سوم انقلاب.
بعد از اتمام فرماندهی جناب آقای سرمست برادر مرتضی کربلایی چهارمین فرمانده ی سپاه رودبار قصران بود. او از جمله افراد مخلص و متعهدی بود که تمامی نیروهای بسیجی از وی به خوبی یاد می کنند.
انسان ها معمولاً دو ویژگی خاص دارند، یکی تعهد و دیگری تخصص در امور مربوط به شخصی و اجتماعی که همواره بزرگان ما به این نکات تاکید داشتند. تخصص بدون تعهد و تعهد بدون تخصص ناکارآمد است. اخلاص، ساده زیستی، حمایت از نیروهای بسیجی و وفادار به انقلاب از جمله خصوصیات کربلایی بوده است.
اکثر فرماندهان شناخت کامل از وضعیت فرهنگی و اجتماعی رودبار نداشتند. بیشتر مشکلات در همین ناشناختی ها بود. رودبار قصران از لحاظ کار و معیشت و چشم انداز جغرافیایی انسانی و طبیعی یک پارچه است. لیکن در بعضی از مسائل روستا با روستا و شهر با شهر متفاوت است. و حتی می توان به جرات گفت که در یک روستا محل با محل هم متفاوت می باشد. اگرچه زیاد منطقی نیست، ولی می توان پیامدهای این تفاوتها را در شهادت عزیزان در راه انقلاب و ارزشها مشاهده کرد. اگر به ترتیب آمار شهادت و جانبازی با توجه به جمعیت روستاها نمودار ترسیم نماییم، می توان بدین گونه فراوانی ها را از بالا به پایین مرتب نمود. امامه، میگون، شمشک، دربندسر، جیرود، فشم، زایگان، آهار، ایگل، باغ گل، گرمابدر، رودک و اوشان و آمار جذب نیروهای بسیجی در ابتدای شکل گیری در رودبار قصران میگون مابین سالهای 60- 58 حدود 300 نفر و آمار نیروهای بسیجی در سال 78 به 699 نفر رسید که به ترتیب، میگون 150 نفر، شمشک 188 نفر، فشم 150 نفردربندسر 60 نفر، اوشان 58 نفر، آبنیک 40 نفر، گرمابدر 38 نفر، زایگان 30 نفر، آهار 20 نفر و ایگل 20 نفر.
اگرچه در ابتدای شکل گیری بسیج و انگیزه ی مردم به لحاظ حضور در صحنه های انقلاب و جبهه و جنگ بر سرعت جذب بسیج تاثیر مثبت داشت، اما هرچه از پایان جنگ فاصله گرفتیم از سرعت جذب نیرو در پایگاه های مقاومت کاسته شد.
آنچه امروزه مورد دغدغه های فرزندان انقلاب است، شاید با گذشت سه دهه از انقلاب این سوالات ذهن مارا مشغول کرده که آیا جوانان ما انقلاب را همانگونه درک کرده اند که ما خود درک کرده ایم؟ آیا می توان آرمان ها و ارزش های انقلاب را به امانت تحویل آنها بدهیم تا به نسلهای آینده برسانند؟ به چه مقدار جوانان را در مسیر انقلاب قرار دادیم تا اگر روزی فرشته ی مرگ میان ما و آنان جدایی افکند با خیالی آسوده در بستر خاک قرار گیریم؟ آیا در پایگاه های بسیج آن مقدار نیرو جذب کرده ایم و اسرار انقلاب را به آنان انتقال دادیم که در آینده با آنان نا محرم نباشیم؟ آیا آموزش و پرورش ما دانش آموزان را با ریشه های انقلاب آشنا نموده اند؟ آیا اندیشه های امام را فراگرفته اند و به چه میزان آنان به ارزش های انقلاب پایبند هستند؟ آیا با انفجار اطلاعات که هرروزه و هر ثانیه در سراسر گیتی تداوم دارد، فرزندان ما برای دفاع از دین و باور به هویت خویش وسایل و ابزار و آگاهی های لازم را در اختیار آنان قرار داده ایم؟ آیا جوانان ما ولایت فقیه را می شناسند؟
افرادی که در ابتدای تشکیل این نهاد در فضای آموزشی مشغول به کار شدند، بیشتر با اهداف پاسداری از ارزش های انقلاب بود و اهداف اقتصادی را دنبال نمی کردند اما کسانی که در سالهای بعدی وارد این نهاد شدند اگر چه اکثرا معتقد و مومن و انقلابی بودند، اما تفکر ابتدای انقلاب و به قول معروف پنجاه و هفتی نبودند مشاهده می شد که افرادی دانشجو جذب آموزش و پرورش می شدند که آنها برای دریافت حداقل حقوق در کنار دروس دانشگاهی به عنوان نیروهای حق التدریس مشغول به کار می شدند. بعضی نیز به عنوان امور تربیتی یا دبیران دینی و قرآن بدون هیچ زمینه و آگاهی وارد کلاس می شوند. به عنوان مثال دانشجوی رشته ی مکانیک جهت تدریس دروس دینی و قرآن در نظر گرفته می شد و یا بلعکس.
بدون شک هیچگونه آثار مثبتی در پرورش بلوغ و توانایی های دانش آموزان مشاهده نمی شود، بلکه همواره نتایج معکوس هم در بعد آموزش و هم در بعد پرورشی به دنبال خواهد داشت. مشکل بعدی در آموزش و پرورش این است که حفاظت از انقلاب در مدارس را بیشتر در چارچوب امور تربیتی و پرورشی می دانیم در صورتی که ریشه های انقلاب و تشکیل انقلاب و بلاخره تاریخ معاصر ایران که سرانجامش به پیروزی انقلاب می انجامد در دست و زبان و تفکر دبیران تاریخ و علوم اجتماعی است.
اگر چه سوالات زیادی ذهن جوانان ما را فرا گرفته و سعی می شود به سوالات دانش آموزان، جوانان و نوجوانا پاسخ منطقی و قانونی داده شود اما احساس می شود آنها کاملا ارضا نمی شوند. اکثر این سوالات در زمینه ها ی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، مطبوعات، نظام آموزشی، ارزش های انقلاب، جریانهای سیاسی، روابط خارجی است.
امیدواریم که افرادی متخصص اینگونه سوالات را دسته بندی و در فرصت های مناسب به پاسخ گویی منطقی برآیند تا در آینده جوانانی پرشور و با نشاط و دارای اهدافی مقدس و متعالی داشته باشیم.
حاج عزت ال... فهندژ سعدی
عضو شورای شهر شیراز
فرمانده پایگاه مقاومت شهید عرشی
آنگاه که می گرید،
چشم
آنگاه که می خشکد،
لب
آنگاه که می تپد،
بدن
آنگاه که غمگین است،
انسان
آنگاه که می ترکد،
بغض
دیروز همه بغضها از شنیدن خبر مرگت ترکید.اگر چه برایت هر چه دعا داشتیم یکجا به پیش خدا هدیه کردیم ، اما این سرنوشت است که باید تو در بین ما نباشی. امروز اگر چه همه چشمها گریانند، اگرچه باز باور نداریم رفتنت را، اما دلخوش از آنیم که با فرشتگانی.
امروز تشییع می کنیم پیکر مرد مجاهدی را که همنفس با انقلاب بود.او درد انقلاب وهم درد مردم بود.او می خواست با هر آنچه داشت جامعه ای زیبا، آباد و آبادانی بسازد. او مردی انقلابی و جبهه دیده و ولایت مدار بود.ساده بود و ساده زیست و ساده مرد.او عاشق کار بود و خستگی برایش بی معنا بود.
این مصیبت وارده را به جامعه مردم حزب اللهی ، بسیجی، اهالی شهرک سعدی و مخصوصا خانواده محترم ایشان تسلیت عرض نموده و برای بازماندگان صبر و برای آن مرحوم از خداوند بزرگ مغفرت خواهانیم.
امروز با هرچه بضاعت آبرویی که در نزد خداوند تبارک و تعالی داشتیم در مراسم تشییع پیکر حاج عزت الله فهندژ سعدی شرکت کردیم.همه آمده بودند. پیر و جوان، زن و مرد، دور و نزدیک، آشنا و غریب و مسوول و غیر مسوول شرکت داشتند.یکی لااله الا الله می گفت.یکی مداحی می کرد.یکی بر سر و سینه می زد، و کسانی هم تابوت را به دوش گرفته و به سمت دارالرحمه حرکت می کردند. آنچه که از چشم همه هویدا بود، رضایت بود. رضایت از فردی که او را تشییع می سپردند.در زمین چمن نمازی به امامت آقای دستغیب خوانده شد.پس از آن پیکر این فقید سعید را در جوار آرامگاه شهدای سعدی به خاک سپردند.جالب ترین بخش تشییع نوحه سرایی توسط حاج غلام پیروانی بود که در این مراسم اجرا شد.غلام پیروانی هم از جمله شخصیتهای با ارزش و دوست داشتنی است.علیرغم همه پست و مقامی که دارد، انسانی وارسته و خاضع است.در بین جماعت پوستری از حاج عزت الله فهندژ توذیع می شد که خلاصه ای از زندگی نامه او را ارائه می داد که به شرح ذیل می باشد.
حاج عزت الله فهندژ سعدی در سال 1341 خورشیدی در پشت کوچه پس کوچه های آرامگاه شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی از مادری عفیف و پاکدامن که او را کبوتر حرم مسجد جامع سعدی لقب می دادند و پدری رشید و با عزت نفس بالا که بزرگی و بزرگواری در وجودش هویدا بود پا به عرصه خاکی گذاشت.
کودکی با چشمان درشت و سبز و زیبا و چهره ای سفید و نورانی و پیشانی بلند و پهن که آخرین فرزند خانواده ای صمیمی و دوست داشتنی که از این باب تمامی خواهر و برادران این ماترک آخر را از صمیم دل دوست داشتند.
دوران کودکی را در دامان مادری مهربان و به همراه او در مسجد و مکان مذهبی سپری نمود. دوران ابتدایی را در مدرسه بوستان سعدی و دوران راهنمایی را در مدرسه دهخدا و سپس وارد دبیرستان طالقانی شد تا ادامه تحصیل دهد.
دوران تحصیل در هنرستان طالقانی ، همزمان بود با طلوع و حضور پر فروغ نهضت اسلامی امام خمینی رضوان ا... تعالی علیه، آن سفر کرده که صد غافله همره اوست. در تمامی اجتماعات مردمی و حماسه و فریاد و شکوه انقلاب اسلامی ایران در قبل و بعد از آن حضور فعال و با نشاط داشت.در اولین هسته مقاومت بسیج محلات شیراز که شهرک سعدی افتخار آن را دارد عضویت داشت و یک لحظه از آن جدا نشده بود.به محض فارغ التحصیل شدن از هنرستان، برای عضویت در سپاه پاسداران سر از پا نمی شناخت تا اینکه در سال 62 در این نهاد انقلابی و پر شور به عضویت در آمد. قبل از ورود به شپاه با عنوان بسیجی به جبهه شتافته بود و در تیپ امام سجاد(ع) گردان 945 مشق عاشقی می کرد.چون در دوران بسیجی آموزش دیده بود، اولین روز پاسداریش با اعزام دوباره به جبهه شروع شد. ایشان مستقیما به لشگر 19 فجر اعزام شد.در لشگر فجر در بخش تبلیغات با شهید ابوذر دهقان که در خلوص نیت و صفای دل مثل و مانندی نداشت آشنا شد. پس از بازگشت از جبهه ، وارد عقیدتی سیاسی سپاه شده بود. دوره های مقدماتی، کمک مربی و مربیگری عقیدتی سیاسی را در مرکز آموزش شهید مطهری شیراز و شهید بهشتی قم طی نمود و نزدیک به 18 سال معاون عقیدتی سیاسی و مسوولیت مرکز آموزش شهید مطهری را به عهده داشت.در سال 85 با بیش از 40 ماه حضور در جبهه و 25 درصد جانبازی که برگ زرین پرونده رسم عاشقی اوست مفتخر به بازنشستگی شد.ایشان برای کار در بسیج سر از پا نمی شناخت .یک دهه فرماندهی او در پایگاه مقاومت شهید عرشی شهرک سعدی با بیش از 600 عضو برابر همین تعداد بسیج خواهران بی بدیل ترین دوران درخشان فعالیت دلسوزانه اوست که با همت بلند و کار مضاعف توانست این پایگاه بسیج را در سطح کشور به گونه ای ارتقاء دهد که چندین نوبت به عنوان پایگاه نمونه استانی و کشوری گردد.علاقه زیادی به بازی فوتبال و ورزشکاران داشت .هم خود در بازی می درخشید و هم تیم شهید وفایی را رد مقاطع سنی نوجوانان، جوانان و بزرگسالان تا سطح استانی و کشوری ارتقاء بخشید.
پس از بازنشستگی در سپاه و فعالتر شدن در بسیج سپاه به دنبال عطش آموختن و کسب علم و معرفت به دانشگاه شیراز رفته و در رشته علوم سیاسی فارغ التحصیل شد.همزمان مشاورت امور جوانان فرمانداری شیراز را بعهده گرفته، در سومین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر شیراز انتخاب و مشغول به کار شد. در طول سی و یک ساله انقلاب تلاش های شبانه روزی او منشا خدمات و تلاشهای گسترده ای بود برای شهرک سعدی که کار آمد ترین سازمان های مردمی نهاد اسلامی را به نمایش می گذارد. نگاهی گذرا به خدمات ایشان، نشان می دهد بی بدیل ترین نقش را در صحنه های خدمات رسانی آفریده است.
1 – ساخت و تاسیس مجموعه ورزشی امام خمینی شهرک سعدی شامل دو زمین چمن، سالن سرپوشیده، دو زمین روباز، استخر که از امسال مورد استفاده قرار می گیرد و سالن ورزشهای باستانی و رزمی که در حال تشکیل شدن می باشد.
2 – تاسیس شرکت تعاونی مسکن مهر شماره 3 شیراز با حدود 4 هزار عضو که جزء موفق ترین تعاونی ها برای ساخت مسکن محرومان می باشد.
3 – تاسیس شرکت تعاونی پویندگان راه سازندگی شهرک سعدی با 1800 سهام که تا کنون در 70 پروژه عمرانی و خدمات رسانی فعال وارد شده است.
4 – تاسیس موسسه خیریه رهپویان حضرت مهدی (عج) شهرک سعدی با حدود 3500 نفر از خانواده های ایتام، بی سرپرست، آسیب دیده و آسیب پذیر که تحت پوشش بوده و به آنها خدمات رسانی می شود.
5 – عضویت در هیئت امنا و هیئت مدیره صندوق قرض الحسنه حجه بن الحسن العسکری(ع) شهرک سعدی با پرداخت نزدیک به 8000 فقره وام در سال به نیازمندان.
6 – تاسیس آموزشگاه رایانه سعدی برای آموزش ارزان جوانان دختر و پسر شهرک سعدی.
7 – تلاش گسترده در امر ساخت و بهره برداری از فرهنگسرای طاووسیه با کمک شهرداری شیراز.
8 – تاسیس هیئت جوانان انصارالمهدی(عج) و عضویت در هیئت امنای هیئت جان نثاران حجه بن الحسن العسکری(عج) شهرک سعدی با قدمت 60 ساله.
9 – تلاش گسترده در ساخت تونل سرداران – شهرک سعدی از طریق هماهنگی با قرارگاه سازندگی سپاه و با همت شورای شهر و شهرداری شیراز.
10 – تلاش گسترده در بازکردن معبر ضروری و مورد نیاز پشت آرامگاه تا گلزار شهدای شهرک سعدی.
11 – تلاش در راه اندازی شبکه فاضلاب شهرک سعدی و گاز رسانی به تمام محلات شهرک سعدی .
12 – چاپ 17 کتاب پالتویی در موضوعات متنوع و چاپ هفته نامه گزیده اخبار در طول 11 سال چاپ و نشر.
13 – تلاش در امر ساخت درمانگاه خیریه سعدی، مهمانسرای سالمندان، مرکز ترک اعتیاد و خانه جوانان که جملگی در دست پیگیری است.
14 – راه اندازی کانون جوانان شهرک سعدی ، کانون فرهنگی مسجد جامع سعدی و شورای هماهنگی مساجد شهرک سعدی.
15 – کمک به طرح توسعه آرامگاه سعدی ، ساخت پارک باغ نارنجی، ترمیم باغ طاووسیه و دلگشا و پیگیری در راه اندازی بوستان برآفتاب و توسعه معابر رفت و برگشت به برآفتاب.
در تمامی فعالیتهای عمرانی و خدمات رسانی، فرهنگی، بهداشتی و ... در شهرک سعدی نقش آقای فهندژ تاثیر گذار بوده است.
خداوند روح بزرگ ایشان را غریق رحمت و با شهدا و امام شهدا محشور کند .