شهدای غواص

جانم فدای مردی و مردانگیتان  

  

دیروز با دست بسته آمدید و با دست های باز به استقبال آمدیم

 

 

متن کامل این پیام «حضرت آیت الله العظمی خامنه ای» به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

صلوات و سلام خدا بر شهیدان عزیز که مشعل توحید را با ایثار خود بر فراز میهن اسلامی برافروختند و صلوات و تحیات خدا بر شهیدان مظلوم غواص که با ظهور و حضور خود این فروغ خاموش نشدنی را مدد رساندند و پرچم یادهای عزیز و گرانبها و ذخیره های معنوی امت را با شکوهی هر چه تمام تر در کشور برافراشتند.

سلام بر دستهای بسته و پیکرهای ستم دیده شما و سلام بر ارواح طیبه و به رضوان الهی، بال گشوده ی شما. سلام بر شما که بار دیگر فضای زندگی را معطّر و جان زندگان را سیراب کردید.

و سپاس بی پایان پروردگار حکیم و مهربان را که در لحظه های نیاز این ملّت خداجوی و خداباور، بشارتهای تردید ناپذیر را بر دلهای بیدار نازل می فرماید و غبارها را می زداید.

و سلام بر شما ملّت بزرگ، وفادار، آگاه و مسئولیت پذیر که خطاب لطیف الهی را به درستی می شناسید و می نیوشید و پاسخ می گویید. حضور پرمضمون امروز شما در تشییع این دردانه های به میهن بازگشته یکی از به یادماندنی ترین حوادث انقلاب است. رحمت خدا بر شما.

و سپاس بی حد از خدای مالک دلها و سلام بی پایان بر حضرت بقیة الله ـ روحی فداه ـ که صاحب این ثروت عظیم است.

و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

سید علی خامنه ای

بیست و ششم خرداد 1394

جشن میلاد حضرت حجه بن الحسن العسکری (عج) توسط هیئت جان نثاران حضرت حجه بن الحسن العسکری (عج) در مسجد جامع سعدی

جشن میلاد حضرت حجه بن الحسن العسکری (عج) (نیمه شعبان) توسط هیئات جان نثاران حضرت حجه بن الحسن العسکری (عج) ، پایگاه مقاومت شهید عرشی و صندوق قرض الحسنه حجه بن الحسن العسکری (عج) امروز از ساعت 18در مسجد جامع سعدی شیراز برگزار شد. در این جشن باشکوه پس از قرائت کلام الله مجید حاج عباس فهندژ به عنوان مجری برنامه ها را دنبال می کرد و در خلال برنامه ها اشعار بسیار زیبایی در منقبت حضرت امام زمان (عج) قرائت می کرد. آقای حامد معصومی هم با اشعار بسیار زیبا مدیحه سرایی کردند. در ادامه میهمان ویژه حضرت حجه الاسلام حاج سید معزالدین حسینی الهاشمی فرزند حاج سید نورالدین الحسینی الهاشمی به عنوان سخنران دعوت شد.  

صحبت های ایشان روی چند محور بود که در ابتدا از هیئات جان نثاران حضرت حجه بن الحسن العسکری (عج) صحبت کرد. ایشان ضمن قدردانی از اصحاب هیئت و به ویژه زنده یاد حاج خداخواست فهندژ سعدی فرمودند: برای نامگذاری این هیات در مقابل فرقه ی ضاله ی بهائیت نام مبارک حضرت حجت (عج) انتخاب شد. محور بعدی صحبت های ایشان در باب یکی از احادیث مربوط به حضرت امام صادق (ع) بود که در پنج کتاب معتبر هم آورده شد. از امام صادق (ع) سوال شده بود که چرا شما قیام نمی کنید؟ ایشان در جواب فرمودند که یاران از جان گذشته و مخلص به تعدادی نیستند که بتوان قیام کرد. امروزه هم اینگونه است. خیلی ها ادعای انتظار را دارند اما در عمل کارهایی انجام می دهند که زمان انتظار را به تعویق می اندازند. وقتی بی حجابی را می بینند خم به ابرو نمی آورند. در معاملات و کاسبی احتکار، کم فروشی، گران فروشی دارند. ما همچنان امید داریم که امام زمان (عج) هر چه زودتر بیاید تا ریشه ی فرقه هایی که آبروی اسلام را بردند بسوزاند. داعش ها، سلفی ها، تکفیری ها، طالبان ها، وهابی ها با هر کسی که نام علی و فاطمه داشته باشند بد اخلاقی می کنند و سر می برند. 

 

زنده یاد سید نورالدین الحسینی الهاشمی از مبارزان قبل از انقلاب بود. ایشان در واقع پدر معنوی هیئات مذهبی شیراز به حساب می آمد. حزب برادران که شاخه ای از آن در سعدی شکل گرفت افرادی همچون زنده یادان: حاج خداخواست فهندژ سعدی، حاج نور محمد احمدی، مشهدی محمد فهندژ سعدی، حاج عوض علی فهندژ سعدی، حاج ناصر فهندژ سعدی، حاج سید مسلم حسینی، حاج عزیز فهندژ سعدی، حاج میرزا علی فهندژ سعدی، حاج علی کوهی، حاج اصغر دهقان، حاج رضا علی فهندژ سعدی، سید غلامرضا شریفی، و بانو معصومه عزیزی که از شاگردان آمیرزا بودند بعد از فوت آن مرحوم زیر نظر آیت الله سید نورالدین هاشمی در سال 1326 حزبی به نام حزب برادران شعبه 11 قریه سعدی را تاسیس کردند. شعار این حزب انما المومنون اخوه بود که با الهام از منویات داهیانه مرحوم حاج سید نورالدین الحسینی الهاشمی مدیریت برنامه های سعدی را بر عهده داشتند. این حزب در مقابل تفکرات غیر مذهبی و التقاتات مذهبی و تفکرات بهائیتی که در سعدی وجود داشت ایستادگی می کردند. در سال 57 با درگیری های انقلابیون با بهائیت این گروه بساط خودشان را جمع کردند و از سعدی رخت بر بستند. 

در این جشن با شکوه میهمانان ویژه ای هم حضور داشتند از جمله: نماینده محترم شیراز در مجلس شورای اسلامی دکتر قادری و همچنین برخی از نمایندگان شورای اسلامی شهر شیراز حضور داشتند. 

علاوه بر این جشن، جشن های دیگری هم در سعدی برگزار شد. جشن مربوط به هیئت ابن الزهرا(س)، جشن مربوط به مسجد صاحب الزمان (عج)، جشن مربوط به مسجد امام موسی کاظم (ع)، جشن مربوط به حسینیه حضرت امام زین العابدین (ع) و همچنین جشن های متعدد دیگری در کوچه ها، معابر و منازل برگزار شد.

شهید امیر ایوب میگونی

     باز مرغی از قفس پرید و این خانه ی دست ساز آدمی را رها کرد. پرید و پرید و روی شاحه ای از درخت طوبی آشیانه ای جدید را آغاز کرد. به راستی که درب شهادت باز باز است. می بَرَد هر آن که خواهد برد و ما همچنان در صف ایستاده ایم. دعا می کنیم که ما هم به همین سبک و سیاق بمیریم که چه سعادتی بالاتر از شهد شیرین شهادت که دامان ما را هم بگیرد.   

      جمعه ی گذشته شاهد تشییع شهیدی دیگر از سربازان اسلام در میگون بودیم. شهادت سرباز رشید اسلام امیر ایوب میگونی را به حضرت ولی عصر امام زمان (عج)، نایب بر حقش مقام عظمای ولایت حضرت امام خامنه ای، خانواده ی معظم آن شهید و  جامعه ی ولایت مدار رودبارقصران به ویژه میگون تبریک و تسلیت عرض می نماییم.

   

 

   

شنیدم شهید نامزد داشت و منتظر بود برگردد تا مراسم ازدواجش را برگزار کند. این بانوان میگونی با مجمع هایی پر از نقل و نبات و گلاب که به سر گرفته اند می خواهند به نوعی در تشییع شهید امیر ایوبی جشن عروسی اش را هم تداعی کنند. همانند مراسم جشن عروسی در تعزیه حضرت علی اکبر (ع) و حضرت قاسم (ع)

  

چگونه باور کنم تو را در عنفوان جوانی به خاک بسپارم؟

    

پایگاه بسیج ثارالله میگون با سابقه ای به عمر بسیج از این دست جوانان زیادی در راه انقلاب، ایران و اسلام تقدیم به پیشگاه امام زمان (عج) کرده است.

  

این جا کلبه ی آخرالزمان ماست. تزئینات و مبلمان نمی خواهد. از خاک آمدیم و با خاک خواهیم شد. زیاد در بند تجملات نخواهیم بود. باور کن امیر ما در این جا آرام می گیرد.

  

یاد شهیدان به خیر و نیکی باد.

  

بخواب آرام جانم. بخواب روح و روانم. بخواب ای نازنینم. 

آخرین دیدار و آخرین قرار 

ای شهید عزیز در پیشگاه خداوند سبخان ما را شفاعت کن

    

دیدار یاران زادگاه

این روزها سعادت یارمان بود و یاران هم زبان میگونی و رودبارقصرانی دسته دسته به شیراز می آمدند و من هم از فرصت ها کمال بهره را می بردم. با آنان دیداری تازه می کردم و به گفتگو می پرداختم. در سال های ابتدایی که به شیراز آمده بودم اگر می شنیدم اهالی رودبارقصران به خصوص میگونی ها به شیراز می آمدند به تعجیل در پی فرصت بودم تا آدرس آن ها را پیدا کنم. کوچه پس کوچه ها را زیر پا می گذاشتم و تا آن ها را پیدا نمی کردم و دیداری تازه نمی کردم آرام نمی گرفتم. این روزها هم سه گروه از میگونی ها و رودبارقصرانی ها به شیراز آمدند و با آن ها دیداری داشتم و آنقدر حرف می زدم و بلبل زبانی می کردم که اجازه ی صحبت به آن ها را نمی دادم. البته این از عیوب من است که هرگاه انرژی می گیرم باب صحبت را باز می کنم و از هر دری صحبت می کنم. بیشتر صحبت هایم پیرامون معرفی شیراز و جاذبه های گردشگری است. خیلی دوست دارم تا هر گردشگری که به این جا می آید بی بهره نرود. وقتی کسی وقتش را می گذارد و هزینه ای را متحمل می شود با دید باز به اماکن مورد بازدید برود و شناخت کاملی از آثار نیاکان پیدا کند.