شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

معرفی اجمالی سردار حسین سلامی


سردار حسین سلامی در سال ۱۳۳۹ در شهرستان گلپایگان متولد شد. در سال ۱۳۵۷ همزمان با اوج‌گیری انقلاب در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت قبول شد. پس از وقوع انقلاب فرهنگی و همزمان با آغاز دوران جنگ در آبان ماه سال ۱۳۵۹ به سپاه پیوست.
    
سردار سلامی در جنگ ایران و عراق و کردستان و عمدتاً در جبهه جنوب عهده‌دار مسئولیت‌های رزمی و فرماندهی مختلف در کنار رزمندگان بوده‌است. از جمله مسئولیت‌های سردار به قرار زیر می‌باشد:
  • مسئول عملیات قرارگاه دریایی نوح در جنگ ایران و عرلق
  • فرمانده دانشکده دافوس از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶
  • معاون عملیات ستاد مشترک سپاه از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴
  • فرماندهی نیروی هوایی سپاه پاسداران از سال ۱۳۸۴ تا ۱۲ مهرماه ۱۳۸۸
  • عضو کنونی هیئت علمی دانشگاه عالی دفاع ملی
  • جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سال ۱۳۸۸ تاکنون
  • سرپرست معاونت هماهنگ‌کننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از تیر تا شهریور ۱۳۹۷

 

با حکم فرمانده کل قوا؛ سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی به فرماندهی کل سپاه منصوب شد

با حکم فرمانده کل قوا؛

سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی به فرماندهی کل سپاه منصوب شد

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمانده کل قوا در حکمی با سپاس از خدمات با ارزش و ماندگار سردار سرلشکر پاسدار جعفری در فرماندهی سپاه، سردار حسین سلامی را با اعطای درجه سرلشکری به فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب کردند.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین در حکم جداگانه‌، سردار سرلشکر پاسدار محمدعلی جعفری را به مسئولیت قرارگاه فرهنگی و اجتماعی حضرت بقیةالله الاعظم اروحنا فداه منصوب کردند.
متن احکام فرمانده کل قوا به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
سردار سرلشکر پاسدار محمد علی جعفری
نظر به تمایل جنابعالی به حضور در عرصه های فرهنگی و نقش‌آفرینی در جنگ نرم و با تقدیر از تلاشهای شایسته‌تان در دوران فرماندهی کل سپاه، شما را به مسئولیت قرارگاه فرهنگی و اجتماعی حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه منصوب می‌کنم.
بهره‌گیری از ظرفیتهای گسترده و توانمندیهای ژرف در جامعه بویژه علماء دینی و نخبگان فرهنگی و جوانان جهادی و انقلابی برای گسترش و تبیین معارف انقلاب اسلامی بر پایه خطوط ترسیم شده در بیانیه گام دوم، با برنامه‌ریزی عالمانه و مدبرانه و تعامل و هم‌افزایی با مجموعه‌های فرهنگی سپاه و بسیج از جنابعالی انتظار می‌رود.
توفیق شما را از خداوند متعال مسألت می‌کنم.
سید علی خامنه‌ای
۱ اردیبهشت ۱۳۹۸
 
بسم الله الرحمن الرحیم
سردار سرتیپ پاسدار حسین سلامی
نظر به ابراز ضرورت جابجایی در فرماندهی سپاه از سوی سردار سرلشکر پاسدار محمدعلی جعفری و با سپاس از یک دهه خدمت باارزش و پرحجم و ماندگار معزی‌الیه، با توجه به شایستگی‌ها و تجارب ارزنده جنابعالی در مدیریتهای کلان و مسئولیتهای گوناگون نهاد انقلابی و جهادی و مردمی سپاه، شما را با اعطای درجه سرلشکری به فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب می‌کنم.
انتظار دارد ارتقاء توانمندیهای همه جانبه و آمادگی در همه بخشها و نیز تقویت گوهر درونی سپاه یعنی تقوا و بصیرت و همچنین گسترش مدیریتهای برخوردار از بنیه‌ی معنوی و توانایی‌های کارشناسی و اعتلاء فرهنگی که در مدیریت سردار جعفری بدان پرداخته شده است، با ابتکارات جنابعالی افزایش یابد و سپاه در حرکت خود به سوی تکامل گامهای بلند بردارد.
توفیقات شما و همکارانتان را از خداوند متعال مسألت می‌کنم.
سید علی خامنه‌ای
۱ اردیبهشت ۱۳۹۸

جانباز شهید حاج محمّد سلیمان میگونی

جانباز شهید حاج محمّد سلیمان میگونی

    شهید حاج محمد سلیمان میگونی فرزند شهید رمضانعلی در میگون متولد شد. پسر دایی مادرم بود. از بچّگی با اخلاق و رفتار و منش و مردانگی او آشنا بودم. مدام به دیدار فامیل و آشنایان می رفت. امکان نداشت مشکلی برای یکی از بستگان بوجود آید و او حضور نداشته باشد. در تمامی شادی و غم­ها حاضر، ناظر، همدرد و همسو بود. یادم هست یک شب مثل شیر غرّان در پشت بام ما حاضر شد. دور تا دور خانه ما را مورد بازدید قرار داد. طاقت نیاورد و درب خانه­ی ما را کوبید. بیدار شدیم و به سمت درب رفتیم. دیدم دایی پشت در ایستاده است. گفتیم دایی این وقت شب این جا چه می­کنید؟ گفت: امامزاده بودم صدای جر و بحث و درگیری شنیدم، گفتم شاید از خانه­ی شما باشد، طاقت نیاورده و به این جا آمدم تا ببینم کسی با شما کاری نداشته باشد. اگر مشکلی برای ما بوجود می­آمد، یا اگر میهمانی داشتیم و یا اگر ولیمه، عروسی و از این قبیل کارها، ایشان حضوری پر رنگ تر از همه داشتند. از ابتدای ورود مدعوین جلوی درب می­ایستاد و بر همه­ی کارها نظارت داشت و تا انتهای مجلس چیزی نمی­خورد. وقتی میهمانان خداحافظی می­کردند و می­رفتند و تمامی ظرف­ها شسته می­شد، با التماس بزرگان، مقداری غذا می­خورد. هیچگاه پیش نیامد که حتّی برای یک بار از ایشان نامهربانی دیده باشیم. همیشه با لبخند با ما برخورد می­کرد. وقتی به خانه­اش وارد می­شدیم، تا آخرین لحظه به ما محبّت می­کرد. اخلاق، رفتار و منش وی همانند پدر شهیدش بود. پدرش در جنگ شهید نشده بود. سیل ویرانگری که سال 1333 در میگون جاری شد، خسارات جانی و مالی فراوانی را به میگون وارد ساخت. پدر ایشان مرحوم رمضان سلیمان میگونی، برای نجات تعدادی از افراد که در بستر رودخانه گرفتار شدند، وارد رودخانه شد. پس از این که افراد محاصره شده در آب را نجات می­دهد، برای خروج خودش به درختی آویزان می شود و پس از چندی تلاش برای نجات جان خودش، بالاخره تسلیم امواج آب می­شود و جان به جان آفرین تقدیم می­کند. او به عنوان اولین کسی بود که نام شهید را بر روی مزار خود زینت داده بود.

     جناب حاج محمّد سلیمان میگونی هم از این جرگه و از این اصل و نسب بود. انگاری این پدر و پسر از مردن تو رختخواب وحشت داشتند. او از سیلی خوردگان دوران آشوب قبل از انقلاب در دانشگاه تهران هم بود. بعد از انقلاب هم در تمامی صحنه­های انقلاب حضوری پر رنگ داشت. با شروع جنگ تحمیلی به صفوف رزمندگان اسلام پیوست. بارها و بارها از اداره­ی برق تهران که محل کار ایشان بود به جبهه اعزام گردید. تعداد اعزام­های وی به حدّی بود که بیشترین حضور داوطلبانه در جبهه را در بین رزمندگان محل داشت. در یکی از این حضورها در جبهه، گلوله­ای در کنارش منفجر شد و موج آن باعث می­شود که ایشان مدّت­ها از این موج احساس ناراحتی می­کرد. همین اثر موج تا آخر عمر نازنینش وی را آزار می­داد. بالاخره در سال 1385 به درجه­ی رفیع شهادت نائل آمد. خداوند روح بزرگ ایشان را قرین رحمت قرار بدهد.

شهید کوروش گشتاسب میگونی

شهید کوروش گشتاسب میگونی

     شهید کوروش گشتاسب میگونی فرزند حاج عظیم به سال 1338 در یک خانواده‌ی متدیّن و مذهبی چشم به جهان گشود. دوران تحصیلاتش را تا کلاس سوم دبیرستان در میگون گذراند. بعد از آن وارد هنرستان نظامی ارتش شد. شهید بزرگوار قبل از انقلاب هم انسانی وارسته، متدیّن و اهل نماز و مسجد بود. بعد از انقلاب با روحیه‌ی معنوی و مثبتی که داشت به انقلابیون پیوست و در تظاهرات و راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد. بعد از انقلاب به استخدام ارتش درآمد. پس از گذراندن آموزش‌های نظامی در رسته‌های مختلف، در هر جایی که ارتش نیاز داشت انجام وظیفه می‌نمود. با شروع جنگ تحمیلی چندین بار به جبهه‌های حق بر علیه باطل اعزام گردید و یکی از شجاع ترین نیروهای ارتش به حساب می‌آمد. چندین بار مجروح شد و دوباره به جبهه اعزام گردید. در سال 1365 در اثر بمباران شیمیایی مصدوم و از سوی پزشکان و فرماندهان نظامی از اعزام منع گردید؛ امّا با توجّه به نیازهای جبهه و روحیه‌ی بالا و تخصص‌های شهید که مورد نیاز جبهه بود، تا آخرین روز جنگ در جبهه حضور داشت. شهید کوروش گشتاسب میگونی بعد از بازنشستگی فعّالّیت فرهنگی و مذهبی خودش را در مسجد جامع میگون ادامه داد. چند سالی مخلصانه خادم افتخاری مسجد جامع میگون بود. علاوه بر بهسازی مسجد، فعّالیّت مذهبی هم داشت. ادعیه‌های مربوط به ماه مبارک رمضان را خوب قرائت می‌کرد. یکی از مدّاحانی بود که در هیئات سینه زنی و زنجیر زنی نوحه سرایی می‌کرد. ایشان بعد از چندین سال تحمّل وضعیّت جانبازی‌اش، بالاخره در سال 1390 به درجه‌ی رفیع شهادت نائل آمد. روحش شاد