شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

شهید مرتضی رجب بلوکات

شهید مرتضی رجب بلوکات

     شهید مرتضی رجب بلوکات فرزند قربانعلی در خرداد ماه سال ۱۳۴۴ در محلّه‌ی صفائیه‌ی شهر ری و در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. دوران کودکی و نوجوانی‌اش به پاکی و مظلومی در میان اقوام مشهور بود. دوران ابتدایی را در مدرسه‌ی دارالترجمه‌ی میدان خراسان گذراند. هنگام تحصیل همواره مورد رضایت مسوولان تربیتی و معلّمان بود. دوران راهنمایی را همانند دوران ابتدایی با موفقیّت به پایان رساند. در مقاطع تحصیلی راهنمایی بینهایت به انجام فرایض دینی اهتمام می‌ورزید. وی در جریان انقلاب، بیش از سیزده سال ‌نداشت، ولی عاشقانه به جریان‌های انقلابی پیوست. دوره‌ی متوسطه را در دبیرستان شهید دکتر علی شریعتی مشغول تحصیل شد. از همان دوران بود که جذب انجمن اسلامی دبیرستان مذکور شد و شروع به فعّالیّت‌هایی از قبیل: تبلیغات و فعّالیّت علیه گروهک‌های انحرافی و التقاطی منافقین و غیره شد. حضور و فعالیّت او در مسجد و نهاد‌های مذهبی، در روزهای اول انقلاب، او را به نیرویی برجسته در محلّه­ی­ نارمک تهران تبدیل کرده بود. بار‌ها از چنگال ترور منافقین گریخت.

     با شروع جنگ تحمیلی تحصیل را رها کرد و به سنگر بسیج مسجد ابا عبدالله الحسین (ع) پیوست. از این زمان بود که شهید با توان و عشقی وصف ناپذیر، خود را جهت تداوم انقلاب و مبارزه با بعثیون آماده کرد. در هجده سالگی با دختر خاله‌اش ازدواج کرد. از او دو پسر به نام‌های محسن و عباس به یادگار مانده است.

     وی در ‌سال ۶۲ به عضویت سپاه درآمد. از آن جایی که عاشق بسیج بود از دانشگاه امام حسین (ع) به پایگاه شمیرانات منتقل شد و به عنوان مسوول ستاد ناحیه‌ی 12 عاشورا فعّالیّت شبانه‌روزی‌اش را ادامه داد. یک بار هم به معاونت ستاد ناحیه 12 منصوب گردید. مرتضی با حفظ همین مسوولیّت بارها به جبهه اعزام شد. در عملیّات‌های والفجر مقدماتی، والفجر جهار، کربلای 5 و عملیّات‌های وسیع پاکسازی گروهک‌های ضد انقلاب در منطقه‌ی کردستان همراه با تیپ ذوالفقار حماسه های دلیرانه‌ای آفرید. در سال 66 جهت اخذ دوره‌ی موشکی به تهران آمد. در سایت موشکی نیروی هوایی سپاه مشغول به کار شد. شهید مرتضی رجب بلوکات فرماندهی تیپ ذوالفقار لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) را بر عهده داشت. در مورخه ۷ /۵/ ۶۷ برای تحویل محور عملیّاتی شلمچه وارد خط شد. در همان لحظه با ترکشی که به شاهرگ گردنش اصابت کرد، به آرزو‌ی خویش یعنی شهادت رسید. پیکر پاکش را به تهران منتقل کردند و همراه با یک تشییع باشکوه در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.

با برداشتی از منبع:  shahid-bloukat.blog.ir

شهید حسن کربلایی محمد میگونی

شهید حسن کربلایی محمد میگونی

     شهید حسن کربلایی محمد میگونی فرزند اصغر در یک خانواده ی مومن و مذهبی در میگون دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و دبیرستانی را در زادگاه خودش میگون گذراند. شهید حسن کربلایی به لحاظ تعصّب خاص مذهبی خانوادگی که داشت رابطه اش با مسجد زیاد بود و یکی از اصحاب مسجد هم محسوب می‌شد. همیشه آرزو می‌کرد راه نیکان و خوبان را ادامه بدهد. در دوران انقلاب به جرگه‌ی انقلابیون پیوست و در تمامی راهپیمایی‌ها و تظاهرات شرکت می‌کرد. از جمله آرزوهایش دیدار با حضرت امام خمینی (ره) بود. بالاخره موفّق می‌شود حضرت امام (ره) را از نزدیک دیدار کند. این دیدار فتح البابی می‌شود تا به عنوان پاسدار در بیت رهبری مشغول خدمت بشود. تکثیر نوارهای سخنرانی حضرت امام خمینی (ره)، نصب پوستر و پلاکارد و نگهبانی در بسیج محل از یک طرف و حضورش به عنوان یک پاسدار در بیت حضرت امام (ره) و دیدار همیشگی با حضرت امام (ره) از طرف دیگر روحش را نوازش می‌داد. دل پاک ایشان به همین مقدار کفایت نمی‌کرد. همواره به دنبال معنویات بالاتری بود. وقتی جنازه‌ی شهیدی را به محل می‌آوردند، چنان در محل تشییح حضور پیدا می‌کرد که گویی تاسّف می‌خورد از این که چرا از سبقت گیرندگان نباشد. روزری شعری با دست خط خودش برای حضرت امام خمینی (ره) می‌رساند.

ای فروغ روی تو پنهان نموده مهر و مه را       بنده‌ی درگاه تو فخریه دارد پادشه را

 ابر لطف تو بشوید از رخ مجرم گنه را            توتیای دیده سازم در ره تو خاک ره را

     حضرت امام (ره) وقتی نامه را می‌بیند به وی محبت می‌کند. در بیت رهبری به عنوان فرمانده فعّالیّت خودش را ادامه می دهد. تکاوری از جمله آموخته‌های حسن در بیت رهبری می‌باشد. بعد از این که در این کار خبره و استاد می‌شود، به دیگران هم آموزش می‌دهد. با رحلت حضرت امام (ره) عجیب ماتمزده می‌شود. حدود یک ماه بعد از رحلت حضرت امام (ره) در بیت آن حضرت به خدمت خودش ادامه داد و بعد از آن وارد سپاه پاسداران شد. در این حوزه هم به ماموریّت‌های ویژه می‌رفت. سرانجام در یکی از این ماموریت‌ها در تاریخ 4/7/69 در نایین کرمان بر اثر شلیک گلوله‌ی منافقین به شهادت می‌رسد. بعد از انتقال پیکر پاک این شهید به میگون و همراه با یک تشییع باشکوه، در صحن مطهّر امامزاده سیّد میرسلیم به خاک سپرده می‌شود.

     فرازی از وصیّت نامه شهید حسن کربلایی محمد میگونی: ای عزیزان آگاه باشید که زندگی دنیا شما را غافلگیر نکند. اگر می‌خواهید در دنیا و آخرت سرافراز بمانید، پیرو رهبر باشید. وحدت و یگانگی خود را حفظ کنید تا دشمن نتواند بر شما تسلّط پیدا کند.

شهید علی اکبر سالارکیا

شهید علی اکبر سالارکیا

     شهید علی­اکبر­سالارکیا در سال 1342 از یک خانواده­ی مذهبی در میگون از توابع رودبارقصران تهران بدنیا آمد. پدر ایشان حاج زین العابدین سالارکیا که از اعضای بسیج گروه حبیب بن مظاهر میگون بود، فردی مومن، معتقد، و با انگیزه بود. تکیه کلام این پدر بزرگوار صلوات­های پی در پی ایشان بود که همواره در هر جمعی عطرآگین می­شد. شغل ایشان کشاورزی بود که با تلاش و کار طاقت فرسا، لقمه­ی حلال بر سر سفره می­نشاند. شهید علی اکبر سالارکیا در یک چنین خانواده­ای بدنیا آمد. دوران دبستان، راهنمایی و دبیرستان را در مدارس میگون گذراند. ایشان با شروع جنگ تحمیلی به خدمت سربازی رفت. در همین لباس مقدّس بود که به جبهه اعزام شد. بالاخره در تاریخ 14/12/61 به درجه­ی رفیع شهادت نائل آمد. پیکر آن شهید گرانقدر را به میگون انتقال دادند و با اجرای مراسم تشییع با شکوهی، بالاخره در جوار امامزاده سیّد میرسلیم (ع) به خاک سپرده شد و آرام گرفت. روحش شاد و یادش گرامی باد.

شهید بهروز گشتاسب میگونی

شهید بهروز گشتاسب میگونی

     شهید بهروز گشتاسب میگونی فرزند علی به تاریخ 1346 در یک خانواده‌ی مومن و مذهبی در میگون پا به عرصه‌ی گیتی نهاد. شخصی بسیار مهربان، دوست داشتنی، باوقار و به اعتقاداتش پایبند بود. مادرش می‌گفت: شهید تمامی واجبات و حتی مستحبّاتش را تا آن جایی که مقدور بود انجام می‌داد. تا آخرین روز حیاتش هیچگونه نماز و روزه ای بدهکار نبود. تحصیلات خودش را تا سطح دیپلم در مدارس میگون گذراند. در سال 1365 به خدمت سربازی فرا خوانده شد. حدود 11 ماه در پاسگاه مرزی تایباد بین ایران و افغانستان مشغول خدمت بود. بعد از آن به صورت داوطلبانه به ارومیه اعزام شد. در همان زمان پدر گرامی‌اش دار فانی را وداع گفت و درست 10 روز بعد از مرگ پدر، بهروز گشتاسب میگونی هم به درجه‌ی رفیع شهادت نائل گردید. پیکر پاک این شهید در تاریخ 2/6/66 بعد از تشییع در جوار آرامگاه امامزاده سید میرسلیم (ع) به خاک سپرده شد.

     فرازی از وصیت نامه‌ی شهید بهروز گشتاسب میگونی: امیدوارم که انقلاب ما به دولت حضرت مهدی (عج) متّصل گردد. انشاءالله امام (ره) جاوید می‌ماند و انقلاب را به سرتاسر گیتی صادر می‌کند.