شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

شهید علی اکبر (رامین) رجبی نیا

شهید علی اکبر (رامین) رجبی نیا

     شهید علی اکبر (رامین) رجبی نیا فرزند اسماعیل در تاریخ 28 اردیبهشت ماه سال 1346 در یک خانواده‌ی مذهبی و مومن در میگون متولّد شد. از همان آغاز طفولیّت همراه با پدرش در مسجد حضور پیدا می‌کرد و با فطرت پاک و هوش سرشاری که داشت گام به گام روحش را با معنویات مذهبی قرآن و عترت صیقل می‌داد.

     دوران تحصیلات ابتدایی را در دبستان پیش آهنگ با موفّقیّت به پایان رساند. در سنین نوجوانی در قسمت امداد و نجات هلال احمر شرکت کرد و در حدّ توان در خدمت همکلاسی‌هایش بود. پس از پایان دوره‌ی ابتدایی برای ادامه‌ی تحصیلات در دبیرستان های حمزه، البرز و طالقانی تهران مشغول تحصیل شد.

     در کنار تحصیلات و کسب علم و دانش به فعّالیت‌های سیاسی و مذهبی هم می‌پرداخت. در دوران انقلاب بدون استثناء در تمامی راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد. در نشر عقاید اسلامی و خط ولایت فقیه و همچنین نصب پوستر و پلاکار نقش مثمر ثمری داشت. در سال 1356 به عضویّت گروه تبلیغات انجمن اسلامی میگون در آمد و یکی از شاخص ترین نوجوانان انجمن مزکور محسوب می‌شد. شهید والامقام از اعضای فعّال انجمن اسلامی دبیرستان حمزه بود و با امور تربیتی دبیرستان هم همکاری می‌کرد. در گروه تبلیغات و نشر و پخش کتب و نوارهای مذهبی، سیاسی و همچنین در گروه سرود فعّالیّت چشمگیری داشت. وی به دلیل کوشش و مساعی بی دریغ خود در دهه‌ی فجر سال 1361 از سوی مسوولان وقت دبیرستان، موفّق به دریافت جوایز ارزنده‌ای شد. در همان سال از طرف جهاد سازندگی (حوزه‌ی تبلیغات اسلامی) یک بار به جبهه اعزام شد و با فداکاری‌ها و رشادت‌هایی که از خود نشان داد پیروزمندانه برگشت.

     شهید علی اکبر از اعضای بسیار فعّال بسیج پایگاه مسجد جعفریه و از مدّاحان کوچک ابا عبدالله الحسین (ع) محسوب می‌شد. آخرین سمت وی مسوول پذیرش پایگاه نامبرده بود.  ایشان در خرداد ماه سال 1363 به طور داوطلبانه به منطقه‌ی جنگی کردستان اعزام شد. شهید والامقام پس از چهار ماه مبارزه‌ی بی امان با خود فروختگان و ضد انقلاب در سحر گاه روز تاسوعای حسینی در اثر انفجار مین در سقّز، پایگاه باشماق به درجه‌ی رفیع شهادت نائل آمد.

     فرازی از وصیّت نامه شهید علی اکبر (رامین) رجبی نیا: مادرم، امیدوارم قرآن را آنچنان بخوانی و آنقدر تمرین کنی تا کاملاً موفّق بشوی.  مبادا از خواندن خسته شوی، شما قرآن را به خاطر رضای خدا بخوان و یاد بگیر، آنوقت کار برای خدا خستگی نخواهد داشت.

شهید نبی الله عزیزی هراتی

شهید نبی الله عزیزی هراتی

     شهید نبی الله عزیزی هراتی فرزند غلامحسین در روز 31 شهریور ماه سال 1341 در یک خانواده‌ی مذهبی و مومن در تهران متولّد شد. وی تحصیلات خود را در مدارس مختلفی گذراند و سرانجام در سال 1359 از هنرستان صنعتی کارآموز موفق به دریافت دیپلم در رشته مکانیک شد.  در ایام پیروزی انقلاب همگام با مردم در راهپیمایی‌ها و تظاهرات بر علیه رژیم دیکتاتوری پهلوی شرکت می‌کرد. او با پخش پوستر و اطلاعیه­های امام و افشاء ماهیّت پلید رژیم پهلوی و حتّی به صورت درگیری­های خیابانی به همراه ملّت ایران گام بر می­داشت. در ماه­های بعد از انقلاب و فرمان امام (ره) مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی به عضویّت بسیج درآمد و مدتی را اینگونه به انقلاب و اسلام کمک کرد. قبل از اعزام به سربازی در یک شرکت تعاونی در خیابان اکباتان مشغول کار شد.

     شهید هراتی پس از 2 سال کار در اردیبهشت ماه سال 1361 به خدمت سربازی اعزام شد. سه ماه آموزشی را در پادگاه 06 تهران گذراند. پس از آن به پادگان دشت آزادگان لشگر 92 زرهی اهواز منتقل شد. حدود 14 ماه در این واحد به خدمت مشغول شد. سپس با جمعی دیگر از همرزمان به کردستان منتقل شد. حدود هشت ماه در کردستان بر علیه ضد انقلاب و دموکرات‌ها جنگید. سرانجام در تاریخ 19/6/62 در منطقه­ی (پیرانشهر) طی یک درگیری با اشـرار ضـد انقلاب، به ملکـوت اعـلا پر کشید. جنازه‌ی او پس از انتقال به تهران در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. صداقت، پاکی، خونگرمی، خوشرویی، عطوفت و بزرگی را می­توان از جمله خصوصیّات این شهید بزرگوار نام برد.

     فرازی از وصیّت‌نامه‌ی شهید نبی الله عزیزی هراتی: پدر و مادر عزیزم: مرا حلال کنید و همواره پیرو خط امام (ره) و ولایت فقیه باشید.

(برداشت با تغییر از: سایت هنرستان کارآموز)

شهید سید جواد میر محمد میگونی

شهید سید جواد میر محمد میگونی

     شهید مفقود الاثر سید جواد میر محمد میگونی در دوم فروردین سال 1319 در میگون و در یک خانواده‌ی مذهبی دیده به جهان گشود. پس از اتمام تحصیلات دوره­ی ابتدایی و متوسطه به ارتش وارد شد. دوره­ی پزشکیاری و بهیاری را در آنجا گذراند. فردی بسیار متدیّن، با نماز و در انجام فرایض دینی در میان همکاران شهره بود. سید جواد در سال 1341 ازدواج نمود و بعد از ازدواج به شهرستان مراغه منتقل شد. به مدّت 8 سال در مراغه زندگی کرد و سپس به شهرستان سراب منتقل شد. پس از هفت سال خدمت در سراب بالاخره در سال 1356 به تهران باز گشت. وی همیشه در کنار مردم بود و در تمامی تظاهرات علیه رژیم شاهنشاهی به کمک مجروحین می­شتافت. پس از پیروزی انقلاب و در زمان جنگ تحمیلی به جبهه­ها اعزام می­شود. در سال 66 دچار عارضه­ی قلبی شد. طبق نظر پزشکان از جبهه معاف می­شود، با این وجود به خاطر اعتقادات شخصی خود، از استراحت و مداوا سر باز می­زند و لباس رزم می­پوشد. پس از انتقال به لشکر 58 تیپ ذوالفقار و خدمت در آن لشکر، سر انجام در منطقه­ی نفت شهر بود که در تاریخ 31/4/1367 در پی درگیری با نیروهای بعثی مفقود الاثر می­گردد.

شهید رحمت رجبیان

شهید رحمت رجبیان

     شهید رحمت رجبیان به سال 1346ه.ق در یک خانواده­ی مذهبی در میگون چشم به جهان گشود. دوران شیرین کودکی خود را در آغوش گرم پدر و مادری مهربان سپری نمود. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در زادگاهش به پایان رسانده بود. در سال 67 به خدمت مقدّس سربازی فرا خوانده شد و ماموریت­های خود را در مناطق جنگی گذراند. سرانجام در منطقه­ی عملیّاتی شرهانی در تاریخ 30/4/1367 به شهادت رسید. (منبع: سایت قسم فضای مجازی سپاه تهران بزرگ سپاه الغدیر)