شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده
شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

علی (ع) و نهج البلاغه

نمی دانم از چه زمانی امام علی(ع)راشناختم . اما آنچه به یاد دارم از زمان کودکی است.انگاه که پدر پیرم دستان کوچک مرا می گرفت وبلند می کرد می گفت :بگو یاعلی وبلند شو.چهار جیز ازکودکی زمزمه گوش ما ودر نهایت باخون ماعجین شده بود. اول اینکه هرکاری می کنی بگو بسم الله . دوم اینکه هنگام اب خوردن بگو سلام برحسین.سوم هنگام برخواستن ویا انجام کار بامشقت بگو یا علی . چهارم اینکه اب را به خاطر مهریه بودن حضرت فاطمه(س)نه الوده می کردیم ونه اسراف .این چهار چیز درواقع چهار ستون اجتماعی و معنوی خانه ما را شکل می داد.کم کم همراه پدر به مراسم عزاداری وبخصوص ایام ماه مبارکرمضان به مسجد می رفتیم.از واعظان منبرشخصیت ائمه بزرگواربه ویژه امام علی(ع)وامام حسین(ع) رامی شناختیم.امام علی (ع) شخصیت چند بعدی است.هر یک از ابعاد شخصیتی ان بزرگوارقابل تکریم وستایش است.هیچ انسان عاقل وباشعوری دیده نشده که ازاین شخصیت تاسی نجسته و سربه کرنش در مقابل عظمت وی خم نکرده باشد.داستان عمر بن عبدود یکی از صدها نمونه شجاعت ودلاوری درمیادین مبارزه حق برعلیه باطل است.زانو زدن درمقابل یک کودک یتیم، نمونه ای از تواضع وفروتنی است. درخانه خدا بدنیا آمدن، بدون هیچ کم وکاستی در راه خدا قدم برداشتن، سر به محراب عبادت گذاشتن، آنگونه که نیزه از پای درآوردن و آخ نگفتن. نمونه دیگری از رازونیاز یک مخلوق در مقابل خالق است. هزاران سیرت نیکو که از این صورت مادی تراوش می کند.همه اینها ما را به فکر فرو می برد که فاصله ما تا ایشان چقدر است. ایا می توان این فاصله را کم کرد.امروزه اگرچه مولادر میان ما نیست تا ارادت خودمان را نسبت به ولایت ایشان امتحان کنیم، اما گفتارو کردار آن بزرگواردر میان ما است. ما می توانیم اعمال خودمان رابا اعمال ورفتار آن حضرت مقایسه کنیم. 

 

نمی دانم ازکتابی مطالعه کردم یا در کلاس آموختم اینکه امام علی (ع) نه تنها درجامعه خودش غریب بود، بلکه احساس می شود امروزه هم در جامعه ما غریب است. ما به چه مقدار از نهح البلاغه آگاهی داریم؟ ما با این کتاب از ایام کودکی آشنا هستیم و آن را در میان کتاب های کتابخانه ها می بینیم. بعد از قرآن بیش از هر کتاب دیگر به گوشمان می خورد و شاید چند خطبه از آن را حفظ کرده ایم. اما اکثر ما با دنیای نهج البلاغه بیگانه هستیم و بیگانه وار با آن برخورد می کنیم. شیخ محمد عبده مفتی اسبق مصر که نهج البلاغه را با شرح مختصری در مصر چاپ و منتشر ساخت و برای اولین بار به توده ی مصری معرفی کرد. مدعی است که هیچگاه نهج البلاغه را نمی شناخت و نسبت به آن آگاهی نداشته است تا اینکه در یک حالت دوری از وطن این کتاب را مطالعه می کند و سخت در شگفت می ماند، احساس می کند به گنجینه ای گران بها دست یافته است. همان وقت تصمیم می گیرد آن را چاپ کند و به توده ی عرب معرفی نماید. بیگانگی یک عالم سنی با نهج البلاغه چندان عجیب نیست. عجیب این است که نهج البلاغه در دیار خودش و در میان شیعیان علی (ع) حتی در مکان های علمی هم غریب و تنهاست. همچنان که خود علی (ع) غریب و تنهاست. بدیهی است که اگر محتویات کتابی و یا اندیشه ها و احساسات و عواطف شخصی با دنیای روحی مردمی سازگار نباشد این کتاب و یا آن شخص در عمل تنها و بیگانه می ماند، هرچند نامشان با هزاران تجلیل و تعظیم برده شود.

جامعه ی اسلامی با دنیای نهج البلاغه بیگانه و آن را نمی شناسد. آنکه می شناسد از حد و شرح کلمات و ترجمه ی الفاظ تجاوز نمی کند. امروزه شنیده می شود که جهان اسلام سعی بر آن دارد تا نهج البلاغه را کشف کند. چیزی که مایع حیرت است این است که قسمتی از محتوای نهج البلاغه را چه در ایران شیعه و چه در کشورهای عربی اولین بار بی خداها و یا با خداهای غیر مسلمان کشف کردند و در اختیار مردم مسلمان قرار دادند. البته هدف غالب آنها از این کار این بود که از علی (ع) و نهج البلاغه توجیهی برای درستی پاره ای از مدعا های اجتماعی خود بسازند و خود را تقویت کنند، ولی برای آنها نتیجه ی معکوس داد. نتیجه این شد که به جای اینکه علی (ع) و نهج البلاغه آن ها را توجیه نماید، آنها را شکست دادند. ولی باید اعتراف کنیم که آشنایی اکثریت ما از حدود چند خطبه و موعظه ای تجاوز نمی کند. 

  

نهج البلاغه منتخبی است از خطبه ها، وصایا، دعاها، نامه ها و کلمات قصار علی (ع) که سیّد رضی در حدود هزار سال پیش جمع آوری کرده است. کلمات مولا بدان چه سیّد رضی گرداورده است منحصر نیست، بلکه در حال حاضر حدود چهارصد و هشتاد و اندی خطبه از علی (ع) در دست مردم است. در صورتی که همه ی خطبه های گرداوری شده ی سیّد رضی 239 است. سیّد رضی شیفته ی سخنان علی (ع) بوده است. او مردی ادیب و شاعر و سخن شناس بود به خاطر همین شیفتگی که به ادب داشته است بیشتر از زاویه ی فصاحت و بلاغت و ادب به سخنان مولا می نگریسته است. یعنی آن قسمتی بیشتر نظرش را جلب کرده است که از جنبه ی بلاغت و ادب برجستگی خاصی داشته است و از این رو مجموعه ی منتخب خویش را نهج البلاغه (راه و روش بلاغت) نهاده است. امید آن داریم تا با شناخت بیشتر نسبت به تمامی زوایای زندگی آن مولای سرافراز جامعه را پاک و درخور شایسته ی نام آن بزرگوار داشته باشیم.