شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده
شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

گردشگری و امنیت گردشگر

گردشگری و امنیت گردشگر

ظهر پنجشنبه مورخ 14/11/89از کنار در ورودی آرامگاه شیخ اجل سعدی شیرازی می گذشتم که ناگاه تجمع افرادی ذهن مرا متوجه خود کرد . نزدیک شدم. دیدم بین مامور انتظامات و یک خانواده ای که برای بازدید به آرامگاه آمده بودند درگیری بوجود آمده است. مامور انتظامات در لباس فرم با طنابی که به عنوان نشانه انتظامات(واکسیل بند) روی کتف خود بسته بود، در آورده و با آن طناب ضرباتی وحشیانه به یکی از افراد گردشگر وارد می کند، به طوری که قسمت جلویی سر و روی پیشانی زخم برداشته و خون جاری شده بود.در همین حال فردی دیگر که هیچگونه مسوولیتی در آرامگاه نداشته و به نظر می رسید که از رانندگان تاکسی جلوی آرامگاه بود به کمک مامور درب ورودی می آید و ایشان هم ضرباتی به یکی از افراد آن خانواده وارد می کند. 

آنچه که پیرامون توریسم و گردشگری داخلی و خارجی شنیده و یا مطالعه کردیم، در آن است که باید محیط را از هر نظر آماده کنیم تا یک گردشگر با خیالی آسوده به مسافرت اقدام نماید. بازسازی اماکن تفریحی و گردشگری و زیارتی و سیاحتی، جاده سازی و ترمیم راههای ارتباطی، ساخت هتل ها و مسافرخانه ها، تجهیز سرویس های بهداشتی،و از همه مهمتر فرهنگ برخورد با گردشگران باید در دستور کار قرار گیرد. در این زمینه به کسانی که ار تباط مستقیم با گردشگران دارند آموزشهای لازم را می بینند. من به عنوان یک شیرازی و ساکن شهرک سعدی شیراز از این وضعیتی که در قسمت ورودی آرامگاه سعدی اتفاق افتاد شرمنده شدم.شرمنده از اینکه این اتفاق در قسمت ورودی در آرامگاه سعدی بوجود آمد.مثل اینکه یک میهمان وارد منزل کسی بشود و صاحب خانه با برخورد زننده ای به استقبال میهمان بیاید. آن هم در مقام حراست و زخم برداشتن و توهین که این از فرهنگ شهرک سعدی  و دوستان سعدی به دور است. سعدی همان شاعری است که ایران و جهان به ایشان افتخار می کنند. سعدی همان شاعری است که می فرماید: " بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند. چو عضوی به درد آورد روزگار دگرعضوها را نماند قرار .

پلیس 110 با 45 دقیقه تاخیر خودش را به محل رسانید. در مدت زمان تاخیر جر و بحث هایی صورت می گرفت که تا مرز در گیری فیزیکی هم پیش می رفت. در 50 قدمی آرامگاه، درست روبروی در ورودی، مکانی برای حضور پلیس ایجاد شده، ولی هیچگونه اقدامی از سوی آنان صورت نمی گرفت. خانواده همان فردی که مجروح شده بود ، مدام به همین پلیس جلوی آرامگاه مراجعه می کردند. دریغ از یک سرباز که حتی یک سری به بیرون بکشد و صحنه را ببیند.مردم هم هر کسی یک چیزی می گفت. یکی می گفت: مملکت صاحب ندارد. و و و

من به دنبال مقصر نمی گردم.بر فرض مثال تقصیر هم با گردشگران باشد، مامورین انتظامی حق ندارند با گردشگران اینگونه برخورد کنند. نه تنها این خانواده ذهنیت سوئی نسبت به این محل پیدا کردند، بلکه هر گردشگر و مسافری که در حال ورود و خروج از آرامگاه را داشت و شاهد بر قضیه بود ، یک نوع نا امنی را در این محل احساس کرد. همین خانواده با یک مجروح که آن هم نه از یک تصادف و غیره بلکه از بر خورد غیر منطقی یک مامور انتظانی و آن هم با طنابی که به عنوان شاخصه یک مامور استفاده می شود، به دیار خودش باز می گردد. تا بهبودی کامل شکستگی ، این حادثه تلخ در ذهن همین فرد و اطرافیانش باقی می ماند.

توصیه من به مسوولین میراث فرهنگی و گردشگری در این است که نسبت به اینگونه موارد حساس باشند. در انتخاب افرادی که مستقیم با گردشگران سر و کار دارند دقت شود. در اینگونه پست ها افرادی با تجربه و مهارت کافی استفاده شود تا شاهد اینگونه مسائل در آینده نباشیم.

انشاء الله

تفرجی برای بچه های شیراز وجاذبه های گردشگری برای بچه های میگون (

جاذبه های گردشگری شیراز (4)

امامزاده ها: 

امامزاده علی بن حمزه(ع)، امامزاده سید تاج الدین غریب(ع)، امامزاده زنجیری(ع)، امامزاده بی بی دختران(ع)،امامزاده سید علاءالدین حسین(ع)، امامزاده سید میر محمد بن موسی کاظم(ع)، امامزاده ابراهیم(ع)،امامزاده احمدبن موسی کاظم (شاهچراغ)(ع)، نماز جمعه

بچه ها سلام ،صبح جمعه شما بخیر و شادی و سلامتی باد.جمعه ها که از راه می رسد،بچه های شیعه منتظرند تا شاید امام زمان ظهور کند.به همین امید از خواب بیدار می شوند وجمعشون را با یاد آن امام منجی (عج)به پایان می رسانند.امروز هم ما با همین انگیزه همانند جمعه های گذشته چشم انتظاریم ،"شاید این جمعه بیاید ، شاید ".برای شیعیان فرقی نمی کند که امامشان ظهور کند یا نکند ،این از امور الهی است.آنچه مهم است ،باید مانند یک سربازی که در حال آماده باش قرار دارد ، منتظر و آماده باش بود.آماده باش یک سرباز امام زمانی ،یعنی قلبی پاک داشته باشد، زبانی پاک داشته باشد، دستی پاک داشته باشد، قدمی پاک داشته باشد، وکلا یک کوله پشتی سلاح و خوراک روحی و روانی پاک داشته باشد.این جمعه قرار است که یک گردشگری ورزشی ، معنوی داشته باشیم.می خواهیم سری به امامزاده های شیراز بزنیم.هم با امامزاده ها آشنا بشویم و هم چون تصمیم داریم پیاده به زیارت همه امامزاده ها برویم ، یک پیاده روی خیابانی هم انجام شود.قبل از اینکه قبر حضرت احمدبن موسی (ع)کشف گردد ،حضرت علی بن حمزه (ع)، محوریت و مرکزیت امامزاده ها را به عهده داشت.حاکمان وقت ، در کنار آن اتراق نموده و بیشتر توجهات به آن امامزاده بود.اگر یک نگاهی به حریم حضرت علی بن حمزه داشته باشیم ، متوجه این موضوع خواهیم شد.آرامگاه بزرگان وحاکمان وقت هم در آن مکانها قرار دارد.قبرستانها وزمینهای وقفی هم بیشتر در آن مناطق قرار گرفته است.زمینهای کنار حرم تا آرامگاه حافظ و اطراف همه در گذشته قبرستان بوده است.باغ ملی در گذشته قبرستان بوده است...بعد از کشف قبر مطهر حضرت احمد بن موسی (ع)این محوریت و مرکزیت معنوی به آنجا منتقل شده است.حضرت احمد بن موسی (ع)اهمیت و اعتبار ویژه ای برای امام موسی کاظم (ع) داشته است.آرامگاه و گنبد و بارگاه ایشان چون نگینی در مرکز شهر شیراز جلوه گری می کند.احترام ویژه ای نزد اهالی شیراز و همچنین شیعیان دارد.در ایران بیشترین امامزاده ها در استان مازندران واستان فارس قرار دارد. امامزاده هایی که در استان مازندران قرار دارندُ بیشتر از فرزندان امام حسن وامام حسین(ع) می باشند که قدمت تاریخی آنها هم بیشتر است. چون آنها علویانی هستند که خود را از نسل امام حسن(ع)می دانستند و در بین مردم طبرستان ودیلم به سر برده و بر علیه ستمهای خلیفه وقت جبهه گیری می کردند.اما امامزاده هایی که در استان فاس قرار دارند بیشتر از فرزندان امام موسی کاظم(ع) هستند که برای دیدن برادر خود امام هشتم(ع)عازم طوس بودند که در سیراز و بقیه شهرهای استان فارس به شهادت رسیده ویا به مرگ طبیعی از دنیا رحلت می کردند. مقام معظم رهبری در سفرشان به شیراز،و به خاطر ازدیاد امامزاده ها در استان فارس و مخصوصا وجود حضرت شاهچراغ(ع)، این شهر را سومین شهر مذهبی ایران معرفی نمودند.اگر مسوولین استان میخواهند که شیراز هم همانند مشهد و قم شهری مذهبی جلوه پیدا کندُ ُبهتر است از بدو ورودی شهر تا حرم با تابلوهایی که با ؛حرم مطهر؛نوشته شده است راهنمای زائرین محترم باشند.در کنار آن خیابانهایی که به حرم مطهر متصل می شودُ فضاسازی نمایند. 

شیرازیها وقتی می خواستند به زیارت امام هشتم بروند در ابتدا به زیارت شاهچراغ می آمدند و سپس روانه مشهد می شدند.هنگام برگشتن هم به زیارت می آمدند.امامزادگان شیرازاکثرا از فرزندان امام موسی کاظم (ع)هستند که در زمان مامون خلیفه وقت ، زمانی که حضرت امام رضا(ع)در طوس بسر می برد ، برای دیدن برادر از مدینه عازم طوس بودند که در شیراز یا به صورت طبیعی دار فانی را وداع نموده و یا با لشکرین حاکمان وقت که از طرف مامون اجیر شده بودند به شهادت رسیدند.فرزندان امامان معصوم (ع) برای این به ایران می آمدند چون امام هشتم (ع)در خراسان بسر می برد، واز طرف دیگر چون ایرانیان تمایل بیشتری به امامان معصوم داشتند و چون خود را شیعه و پیرو امام علی (ع) می دانستند، به همین دلیل و با توجه به ظلم وستمی که از جانب خلفای آن زمان نسبت به فرزندان ائمه معصوم (ع) صورت می گرفت آنها به سمت ایران می آمدند.در هر کوی و برزن و در هر شهر وروستایی که می رویم شاهد مقبره امامزادگان هستیم.بعضی از آرامگاه این امامزادگان واقعی بوده واز همان زمان رحلت، مردم همان منطقه با روشن کردن شمع و زیارت احترام خود را به آن قبر داشته وبا نذوراتی که جمع می شد ، توسط اهالی و اوقاف به ساخت بارگاه اقدام می نمودند.بعضی از مقابر امامزادگان به صورت خوابنما وغیره کشف شده اند.مثلا در یکی از کتابهای تاریخ طبرستان می خواندم که یکی از بزرگان مبارز علوی را که در جنگی به شهادت رسیده بوداز یک شهری به سمت بابل می بردند.این انتقال میت چندین ساعت به طول انجامید.در هر کوی و برزن که خسته می شدند، تابوت را به زمین می گذاشتند واستراحت می کردند.اهالی همان محل وقتی متوجه می شدند ، خود را به کنار میت می رساندند وفاتحه می خواندند.وقتی میت حرکت داده می شد همان نقطه و محل برای اهالی همان آبادی دارای یک نوع تقدس می شد.بعضی ها در همان نقطه شمع روشن می کردند.بعضی ها با نصب پارچه های سبز یک نوع تقدسی را به همان محل می دادند.ودر دوره های بعدی به یک بارگاه مقدس شکل می گرفت.گذشته از همه اینها وقتی وارد یک مکان زیارتی می شویم ، یک آرامش روحی وروانی به ما دست می دهد.با توجه به کارهای روزمره ای که داریم و خستگی های روحی و روانی که احتمالا برای ما پیش می آید.واگر در کنار کارهای روزانه ،تنش های اجتماعی و غیره هم داشته باشیم ، همانند جروبحث کردنهای بی مورد، دروغ ، غیبت، تهمت، وغیره که در ما استرس ، اضطراب ، بد حالی وغیره دست می دهد.با رفتن به یک مکان مذهبی همانند:مسجد، روضه، دعا وامامزاده هاو غیره به آدم یک حالت خوبی دست می دهد.امروز تصمیم داریم با پیاده روی به همه امامزاده ها سر بزنیم.و در انتها به نماز جمعه رفته و از این طریق روح وروانمان را صیقلی نماییم.شروع حرکتمان از امامزاده علی بن حمزه (ع) است. پس از زیارت پیاده به سمت دروازه کازرون برای زیارت سید تاج الدین غریب و پس ازآن به سمت سید علاءالدین حسین ودر ادامه از راه بین الحرمین به سمت شاهچراغ حرکت می کنیم.پس از زیارت آماده می شویم برای نماز جمعه که امروزه به امامت حضرت آیت الله ایمانی برگزار می شود.امید است مورد قبول حق قرار بگیرد.

امامزاده احمد بن موسی (شاهچراغ) (ع)  

 

این مکان در جنب میدان احمدی قرار دارد.حضرت احمد بن موسی (ع) که به آن شاهچراغ نیز گفته می شود، از فرزندان بزرگوار حضرت امام موسی کاظم(ع)است.حضرت شاهچراغ در نزد پدر از مقام و منزلت بالایی برخوردار بود.به طوری که اصحاب و شیعیان فکر می کردند که بعد از پدر بزرگوارش ایشان به امامت خواهند رسید. حضرت شاهچراغ (ع) همه اصحاب و یارانش را جمع می کند و به آنها می گوید که پس از پدرم ، برادرم رضا امام خواهد بود.ایشان در سال 198 تا203 با جمعی از نزدیکان و یاران وشیعیان به قصد دیدار برادر از مدینه به سمت طوس حرکت می کند و وارد شیراز می شود .مامون دستور داده بود که هر یک از فرزندان ائمه معصومین که وارد ایران می شوند را به قتل برسانند .قتلغ خان که از طرف مامون حاکم فارس بود متوجه ورود ایشان می شود.چون می خواست مانع ورود آن حضرت شود، بین آنها جنگی بوجود می آید.با توجه به رشادتها ومبارزاتی که از جانب حضرت احمدبن موسی (ع)ویارانش صورت می گیرد ، اما قتلغ خان در نهایت از راه حیله و نیرنگ وارد شده و سرانجام آن  بزرگوار و جمعی از یارانش را به شهادت می رساند.

چرا به حضرت احمدبن موسی(ع) شاهچراغ می گویند؟

تا زمان عضدالدوله دیلمی کسی از قبر ایشان آگاهی نداشت.پیرزنی در همان نزدیکی خانه ای داشت که همیشه در انتهای شب متوجه می شد در کنار خانه اش چراغی روشن می شود. روزی به نزد عضدالدوله دیلمی می رود وجریان را برایش تعریف می کند.عضدالدوله در ابتدا می خندد. در ادامه با مشورت وزرایش تصمیم می گیرد به صورت ناشناس شبی را در منزل پیرزن بماند تا از حقیقت کلام پیرزن آگاهی پیدا کند.وقتی به منزل پیرزن می رود شبانگاه به خواب می رود.اواخر شب پیرزن متوجه روشنی چراغ می شود وبا صدای بلند می گوید: چراغ ، چراغ.عضدالدوله وقتی بیدار می شود متوجه آن چراغ و روشنی می شود.کسانی را به آنجا می فرستد وو می دیدند که نور فاصله گرفته و دور می شود.دستور می دهد تا همانجا را شکافتند.بعد از شکافته شدن به لوح سنگی رسیدند که در آن با جسدی سالم برخورد کردند.انگشتری در دست داشت که بر نگینش نوشته شده بود "العزه لله ، احمد بن موسی". عضدالدوله دستور داد تا روی قبرش آرامگاهی بسازند.بعد از آن تاشی خاتون میمند را وقف این بارگاه کرد. او همچنین 30جزء قرآن مجید را که به خط طلایی نوشته شده بود را بر آستانه وقف کرد.امروزه این قرآن در موزه پارس نگهداری می شود.بعضی هم پیدایش را در زمان اتابکان در عهد امیرمغرب الدین مسعود در سالهای 623 تا658 می دانند.

چرا به امامان و امامزاده ها شاه وسلطان می گویند؟

ایران ما سالهای درازی در فرمان شاه و سلطان بود.مردم به شاه و سلطان عادت کرده بودند.فکر می کردند که باید از شاه و سلطان اطاعت کرد.و این تبعیت از شاه و سلطان در خون و رگ آنها در آمیخته شد.وقتی مسلمانها وارد ایران می شوند وبساط شاهی را بر می چینند.کم کم ایرانیان به واسطه ظلم و ستمی که از جانب خلفا صورت می گیرد به ائمه معصومین تمایل پیدا می کنند.همان شاه وسلطانی که در دوره شاهنشاهی ایران در ذهن آنها نقش بسته بود نسبت به امامان وامامزادگانی که به آنها احترام ویژه ای داشتند، تداعی می شد.از طرف دیگر چون همسر امام حسین (ع)شهربانو خود نیز شهزاده بود، به همین دلیل فرزندان امام حسین (ع)را با نام شاهزاده و غیره خطاب می کردند.

امامزاده سید علاءالدین حسین (ع) 

موقعیت این امامزاده در جنوب شهر شیراز ، خیابان آستانه قدیم که امروزه به خیابان حسینی نامگزاری شده و در محله بالا کفت واقع شده است. سید علاءالدین حسین (ع) فرزند امام موسی کاظم (ع) و برادر حضرت شاه چراغ (ع) معروف به حسین کوچک است . در اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم هجری به قصد دیدار برادر خود امام رضا (ع) از مدینه عازم طوس بود که در راه شیراز شهید و در همین شهر هم به خاک سپرده شد.در زمان قتلغ خان حاکم فارس بنایی روی مقبره همراه با تزیینات و کاشی کاریهایی صورت گرفت اما در زمان صفویه گنبد آن ساخته شد.فاصله بین حرم حضرت احمدبن موسی (ع)و حرم سیدعلاءالدین حسین(ع)چندان فاصله ای نیست.اکثر افراد پیاده این مسیر را طی نموده و موفق به زیارت هر دو حرم می شوند.بین این دو حرم که به بین الحرمین مشهور است ، در حال فضاسازی به همین منظور می باشند. 

در اواخر قرن هشتم و اوایل قرن نهم، یعنی در زمان قتلغ خان حاکم فارس بنای اولیه آرامگاه سید علاءالدین حسین ساخته شد. آرامگاه درون باغی که به باغ قتلغ معروف بود، قرار داشت. بعد از مدتی باغ مزبور ویران گشت و قبر امام نیز ناپدید شد.

در اواسط عهد صفوی شخصی به نام میرزا علی که از مدینه به شیراز آمده بود، قبر امام را پیدا نمود و آن را تعمیر اساسی کرد. بعد از آن خلیل سلطان ذوالقدر حاکم فارس (۹۱۸-۹۲۶) در زمان سلطنت شاه اسماعیل صفوی به تجدید بنا و تزیین آن پرداخت و در سال ۹۲۳ کار تزیین آرامگاه را به پایان رساند.

کتیبه ای که بر بالای حرم مطهر قرار دارد زمان اتمام تجدید بنا را در اشعاری که …؟ سروده است نشان می دهد:

سال تاریخش بجو از خیرباقی والسلام

… این بنا کز دولت سلطان خلیل آمد پدید

در سال ۹۴۳ و در زمان شاه طهماسب صفوی کارهای تکمیلی آرامگاه به پایان رسید. در کتیبه دیگری که به خط ثلث نوشته شده و در داخل حرم قرار گرفته است درباره چگونگی انجام امور تکمیلی توضیحاتی داده شده است.

در سال …؟ میرزا ابوالحسن خان مشیرالملک گنبد آرامگاه را که بر اثر زلزله صدمه دیده بود، مجددا” ساخت و در سال ۱۳۰۹ به دستور محمدرضا خان قوام الملک به آیینه کاری رواق آن پرداختند.

شوریده شیرازی در مورد آیینه کاری حرم شعری سروده است که به خط نستعلیق عالی در اطراف ضریح نوشته شده است و در بیت آخر آن زمان آیینه کاری را بیان کرده است.

روی نه افلاک از این آیینه ها آیین گرفت

منطق شوریده بهر سال تاریخش سرود

کف و ازاره های داخل آرامگاه از سنگ مرمر است. سقف و دیوارهای بنا نیز آیینه کاری شده است. در سال ۱۳۲۹ گنبد بنا را که چندین مرتبه بر اثر حوادث مختلف صدمه دیده بود برداشتند و در سال ۱۳۳۱ گنبد جدیدی را با اسکلت فلزی بر روی آن نصب کردند. در حال حاضر این گنبد با کاشی های معرق پوشیده شده و اطراف آن با کاشی های رنگین گل و بته دار مزین شده است.

مرقد امامزاده در شاه نشین شمالی در حرم مربع شکلی که دیوارها و طاق آن آیینه کاری شده قرار گرفته است. ضریح چوبی امامزاده منبت کاری شده و بر روی آن شیشه نصب گردیده است. درب هایی برای داخل شدن به حرم وجود دارد که هر کدام از آنها چوبی است و منبت کاری شده هستند. یک درب دیگر از طلا که کار هنرمندان اصفهان است نیز برای حرم تهیه و نصب شده است. در اطراف این در قصیده ای از جمال جمالی شاعر معاصر شیرازی به صورت میناکاری نوشته شده است که دو بیت آخر آن ماده تاریخ است:

این دو مصرع را جمالی از ره اخلاص عنوان

سال شمسی و هلالی کرد حسب الامر فالی

گشت این باب حوایج بوسه گاه اهل عرفان (۱۳۵۰ ش)

از کرم یزدان دری بگشاد بر ارباب ایمان(۱۳۹۱ ق)

در زاویه جنوب غربی آرامگاه برجی مکعب شکل از سنگ های سفید ساخته شده که در چهار سوی آن ساعت هایی کار گذاشته اند.

در زاویه جنوب شرقی آرامگاه نیز بنایی وجود دارد که متعلق به آرامگاه سید عبدالله حجاب (ضیاءالسلطان) است

امامزاده علی بن حمزه (ع) 

امامزاده علی بن حمزه (ع) در خیابان حافظ ،جنب شمالی پل اصفهان وکنار رودخانه خشک قرار دارد. ایشان برادر حضرت رضا (ع) است. قبل از پیدایش قبر شاهچراغ این امامزاده معتبرترین ووالاترین امامزاده های شیراز به حساب می آمد.به همین سبب همان محل به عنوان مرکزیت حکام وقت آن زمان قرار داشت.تدفین شخصیت های نامی ،گسترش زمینهای وقفی،ایجاد قبرستاهای محلی وبیشترین مراجعات مردمی در همان محل صورت می گرفت.بعد ازکشف مرقد مطهر شاهچراغ(ع) این مرکزیت دینی به آنجا منتقل گردید.

امامزاده علی بن حمزه (ع) به صورت مخفی زندگی می کرد.ایشان برای امرار معاش خود به کوهستانها می رفت وهیزم جمع آوری کرده وآن را به دوش می گرفت وبرای فروش به بازار می برد.در یکی از همان ایام که مشغول حمل هیزم بود ،دشمنان خاندان پیامبر به ایشان شک می کنند وبه ایشان حمله می برند وسرش را از بدن جدا می کنند.معروف است که ایشان سر خود را به دست گرفته وچند قدمی راه رفت.بعضی ها روایت کرده اند که حافظ در باره ایشان شعری سروده است.یک بیت از آن شعر به صورت دست نویس بر روی در ورودی آرامگاه ایشان نوشته شده بود.من هر چه در دیوان حافظ گشتم آن شعر را پیدا نکردم.آنچه از مصرع دوم این بیت شعر به یادم مانده عبارت است از :سر خود به دست گرفت وچند قدم راه برفت

امامزاده سید میر محمد بن موسی کاظم(ع)

این امامزاده در روبروی درب ورودی حرم مطهر حضرت شاهچراغ (ع) و در انتهای حیاط سمت چپ قرار دارد.روایت است که در سال 725میرزا عنایت الله دستغیب در خانه اش نوری مشاهده می کندو در انتها به کشف قبور این امامزاده و فرزندش ابراهیم می گردد.پس از این موضوع خانه اش را وقف می کندو همچنین خانه های اطراف را هم خریده و به آن حریم اضافه می کند.در دوره زندیه بقعه ای بر آرامگاه ساخته شد.مسجدی ساده هم در کنار صحن بنا گردیده است.قبرشهید محراب حضرت آیت الله دستغیب هم در یکی از صحنهای همین آرامگاه قرار دارد.

امامزاده ابراهیم (ع)

در کنار آرامگاه سید میر محمد ، آرامگاهی به نام ابراهیم قرار دارد که او را فرزند سید میر محمد می دانند.

امامزاده سید تاج الدین غریب (ع) 

این امامزاده در در وازه کازرون نرسیده به سنگ سیاه قرار دارد.نام او جعفر بن فضل بن جعفربن علی بن ابی طالب است. "تاج الدین " و "غریب" از القاب وی می باشد.مردم او را سید حاجی غریب می نامند.

امامزاده بی بی دختران (ع) 

بقعه بی بی دختران در محله سه باغ شیراز قرار گرفته که این بقعه همراه با مدرسه ای توسط قتلغ خان ساخته شده است. ام عبدالله از بانوان فاضل و از احفاد فاطمه زهرا (س) می دانند. 

                                                     تا جمعه بعدی خدا نگهدار

جمعه روز خوبی بود...

کوهپیمایی

خیلی وقتها آدم یه چیزهایی داره و به اون نگاه نمی کنه. همش به فکر داراییهای مردمه .فلانی چی داره و فلانی چی نداره. اولین نعمتی که خدا به بعضی بندگان بی بصیرتش داده ، سلامتیه که اکثرا قدرش رو نمی دونن.زمانی به فکر سلامتی خودمون می افتیم که خدای ناخواسته یک بیماری گریبانگیر خودمون و کسانمون بشه. برای سلامتی که خدا بهمون داده باید خدا رو شکر کنیم. برای حفظ سلامتی باید از بدن خودمون به نحو احسن محافظت کنیم.بعضی وقتها آدم با یک سری کارهای ساده می تونه بدنش رو از بسیاری از بیماریها در امان نگه داره.مثلا راهپیمایی. هیچگونه هزینه ای نداره. یا کوهنوردی. حتما نباید قله دماوند و یا اورست رو فتح کنه. می تونه از نزدیکترین تپه و قله های کم ارتفاع محل سکونتش استفاده کنه.صبح جمعه بهترین فرصت برای یک کوهنوردی یکی دو ساعته است. سختیش به اونه که آدم از جاش نمی تونه بلند شه.این جمعه ما هم دلی به دریا زدیم با اصرار خانواده تونستیم از جا دل بکنیم و پس از نماز صبحگاهی روونه کوه بشیم.خرجی نداشت. یه فلاکس چای و یه سطل آش شیرازی و چند تا نون.کنار خونمون یه راهی داره که آدم اگه دلش بخواد یه راست آدمو به چاه مرتاض علی و گهواره دید و مزار شهدای گمنام می رسونه. ما هم همین کار رو کردیم. هوا هنوز روشن روشن نشده بود که راه افتادیم. پله پله، قدم به قدم ، آهسته و پیوسته،  تن و روح خودمون رو ارتفاع دادیم.صبح یک روز پاییزی. هوا نه چندان سرد و نه گرم بود.نسیم صبحگاهی صورتمان را نوازش می داد.هر چه ارتفاع می گرفتیم سعدی شیراز ما جلوه نابی پیدا می کرد.کاش در این ارتفاع محلی رو درست می کردند تا همگان بتوانند به راحتی آرامگاه رو یک جا ببینند. مثلا تله کابینی درست کنن که یک طرف به آرامگاه سعدی وصل بشه و یه طرف هم به دروازه قرآن برسه.تپه ها رو یکی پس از دیگری پشت سر گذاشتیم و رسیدیم به صد متری چاه مرتاض علی.توی یکی از این غارها بساط سفره رو پهن کرده و یه دل سیری صبحانه نوش جان کردیم.چه لذتی داشت.آفتاب هم با ما اوج گرفته بود.از دهنه غار بر آفتاب شهرک سعدی دیدنی بود.تا به حال بر آفتاب را اینگونه زیبا ندیده بودم.عکسی هم به یادگار گرفتیم.  

                                                                       

پس از بازدید از چاه به راهمان ادامه دادیم.خداوند به مسوولین شهری توفیق بدهد.جاده ای آسفالته تا چاه ایجاد کردند. بعضی از قسمتها با درختان و گلها فضا سازی شده بود که با دیدن آنها خستگی از تن آدم خارج می شود.

  

 در مسیرمان خواستیم در دعای ندبه ای که هر جمعه در کنار مزار شهدا برگزار می شد، شرکت کنیم، که متاسفانه یا برگزار نشد و یا اینکه ما دیر رسیدیم.بالاخره به گهواره  و پای مزار شهدای گمنام قرار گرفتیم و از سنگ نبشته استفاده و زیارت شهدا را قرائت کردیم. "

 

 

  

 

السلام علیکم یا اولیاءالله و احبائه السلام علیکم یا اصفیاالله و اودائه السلام علیکم یا انصار دین الله السلام علیکم یا انصار رسول الله السلام علیکم یا انصار امیر المومنین السلام علیکم یا انصار فاطمه سیده نساءالعالمین السلام علیکم یا انصار ابی محمد الحسن بن علی الولی زکی الناصح السلام علیکم یا انصار ابی عبدالله بابی انتم و امی طبتم و طابت الارض التی انتم فیها دفنتم و فزتم فوزا عظیما فیا لیتنی کنت معکم فافوز معکم

برای شادی روح شهدا صلوات

مسجد جامع عتیق و مسجد وکیل شیراز

۱ – مسجد جامع عتیق (صفاریان) 

مسجد جامع عتیق در ظلع شرقی صحن شاهچراغ(ع) قرار دارد.این مسجد از کهن ترین مسجد شیرازبوده و به نامهای عتیق، جمعه، آدینه و جامع نیز معروف است.بنای اولیه این مسجد توسط عمرولیث صفاری پس از لشکر کشی در سال 276 (ه ق) به شیراز، به شکرانه پیروزی و تصرف این شهر در سال 281(ه ق) کار ساخت آن به اتمام رسیده است.زلزله های مکرر و مخرب شیراز بنای اولیه را تقریبا از میان برد. تجدید بنای این مسجد در زمان صفویه انجام گرفت. 

ساختمان مسجد جامع عتیق که اولین هسته تاریخی شهر شیراز است، بنایی بلند و مجلل با حجره ها و شبستانهای زیادی که کاشی کاریهای سقف معروف به طاق مروارید آن از زیبایی خاصی برخوردار است.این مسجد دارای چندین حجره و شبستان بوده که برخی قسمتهای آن دو طبقه و 6 درب ورودی و خروجی می باشد.یک درب در ظلع شمالی ، یک درب در ظلع جنوبی، دو درب در ظلع غربی ودو درب در ظلع شرقی قرار دارد.در دو طرف شیستان دو طبقه وجود دارد که سقف آن از آجر و در انتهای آن نیز، محرابی کاشی کاری شده قرار دارد.سقف این محراب با کاشی لاجوردی کاشی کاری و دو طرف محراب نیز سنگ کاری شده است.در کنار این محراب، تاریخچه مرمت مسجد بر روی دو سنگ حکاری شده است. درب ورودی ظلع شمالی به دوازده امام معروف است و کتیبه ای بر فراز آن قرار دارد که در دوره صفوی و در سال 1031(ه ق) به خط علی جوهری نگاشته شده که در آن تاریخ مرمت مسجد را در سال مذکور بیان می نماید.در قسمت شرقی این مسجد ده طاق نما وجود دارد و در پشت آنها نیز شبستان کوچکی قرار دارد.در گذشته صحن مسجد با سنگهای مرمر مفروش و در دالانهای آن سنگابهایی وجود داشته که مردم در آنها پای خود را شسته و پس از وضو وارد مسجد می شدند.هم اکنون هم سه نمونه از این سنگاب ها در ابتدای صحن همانند نمونه پیشین آن به صورت دوازده ضلعی وجود دارد.در طی هزار سال گذشته، این مسجد چندین بار از جمله در زمان اتابکان، در زمان سلطان ابراهیم میرزا پسر شاهرخ گورکانی و همچنین در دوره صفویه و در سال 1315 شمسی به وسیله اداره حفاظت آثار باستانی تعمیر و بازسازی شده است.

۲ – مسجد وکیل (زندیه) 

این مسجد در محله درب شاهزاده، بین خیابان طالقانی ودرب ورودی بازار از سرای قالی فروشان حد فاصل حمام وکیل و بازار وکیل قرار دارد.مسجد وکیل که به نام مسجد سلطانی وکیل نیز معروف است، از شاهکارها و آثار پر ارزش دوره زندیه به شمار می رود که علاوه بر بزرگی، از ارزش و اهمیت تاریخی هم برخوردار است.این مسجد در گذشته محل برگزاری نماز جمعه بوده است.این مسجد با 11 هزار متر مربع مساحت، 8660 متر زیربنا، 120 متر طول و 80 متر عرض در سال 1187 ه.ق. توسط کریم خان زند در سال 1152(ه ش) بنا شده است. 

 

درب دو لنگه ورودی مسجد با ۸ متر ارتفاع و ۳ متر پهنا در هر لنگه در ضلع شمالی مسجد قرار گرفته است. و در کنار آن نیز ورودی درب بازار شمشیر گرها وجود داشته که از مساجد دو ایوانی است.ایوان شمالی آن به طاق مروارید معروف است.در طرفین ایوان چندین رواق با سقف های عرقچینی به رواق های ممتد اضلاع غربی وشرقی متصل می شوند.شبستان این مسجد دارای 48 ستون سنگی یکپارچه با حجاریهای مارپیچ وسقف ضربی منحصر به فرد و منبری 14 پله از سنگ مرمر یکپارچه است که در نوع خود بی نظیر و باشکوه است.صحن و سرای آن همراه با شبستانها و رواق ها 8000 متر مربع مساحت که نزدیک به 3000 متر آن شبستان و رواق ها و 5000 متر مربع آن شامل صحن و سرا می باشد.صحن مسجد به تنهایی 3600 متر مساحت داشته و با تخته سنگهای یک اندازه فرش شده و شبستان آن 2700 متر مربع وسعت دارد. سردر ورودی و پیشانی های آن با کاشی کاری های زیبا آراسته گردیده وسقف شبستان مسجد بر روی 48 ستون از جنس سنگ مرمر خالص قرار گرفته که این ستون ها از لحاظ نقش های هلالی و دایره واری که به دورشان حجاری و کنده کاری شده در نوع خود بی نظیر است.منبر یکپارچه مرمر این مکان کمیاب است.کاشی کاری های بالای ستون ها، طاق ها و پیشانی اتاق ها با نقش و نگارهای رنگارنگ و زیبا تزیین شده اند. بر فراز سر در مسجد که به سبک بسیار هنرمندانه ای کاسی کاری و مقرنس کاری و نقاشی همراه با کتیبه ای کاشی کاری شده قرار دارد که با خط نسخ آیات قرآنی بر روی آن نگاشته شده است. در پایان نیز تاریخ ۱۳۰۶ ه ق قید گردیده است.بر فراز آن نیز در میان فضایی کاشی کاری شده کتیبه ای قرار دارد که نام فتحعلی شاه و حسین علی میرزا با خط ثلث و آب طلاکاری شده بر روی آن نگاشته شده استو اکثر این کاشی کاری ها، بر اثر زلزله از بین رفته و برخی از آنها در زمان فتحعلی شاه قاجار بازسازی شده است.قسمتی از کاشی کاری های طاق ها را نیز اداره حفاظت آثار باستانی مرمت کرده است.بعد از انقلاب هم بودجه هایی برای کف سازی و مرمت این بنا در نظر گرفته شد.