شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده
شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

قطعه شهدا (شعری بسیار زیبا از مرحوم سید حسن حسینی)

بغض در میان راه
در کویر تفته گلوی من

ساقه ای شکسته بود
 گفتم : این سخنوران که بی صدا غنوده اند
وه چه خوب و خواندنی سروده اند
قطعه ای بلیغ و ناب
جاودان سروده ای به رنگ عشق و آفتاب
 قطعه ای که هیچ شاعری نگفت
 بهترین ترانه ای که گوش آسمان شنفت
جان من نثارشان
آفتاب شعر من همواره سایه سارشان
گفت : با تبسمی به رنگ غم
بهترین و برترین سروده ی زمانه است
 شعر ماندگارشان
قطعه ی بهارشان
این زمان
دیده از نگاه و لب ز گفت و گو
بسته اند اگر چه باز
بر لب خموششان ترانه است :
اشک را مجال های و هوی مده
گوش کن به چشم خود
در مسیر بادهای نوحه گر
بی امان به سوی جبهه می وزد
 پرچم مزارشان
گفت و بغض من شکفت .

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد