شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده
شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار هزاران نفر از مردم استان فارس

۱۳۹۰/۲/۳
بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌
خیلى خوش آمدید برادران و خواهران عزیز از استان فارس. حقیقتاً امروز با این جمع مؤمن، صمیمى، خونگرم و با این شعارهاى پرمغز و پرمعنا و حضور روشن و صمیمىِ خودتان در اینجا، یاد رشادتهاى بزرگ مردم استان فارس و مردم شیراز را - که کم هم نیست در طول تاریخ معاصر و در گذشته‌هاى نزدیک تاریخى- زنده کردید.
 
حقاً و انصافاً استان فارس و شهر شیراز یکى از قله‌هاى برجسته‌ى کشور ما و ملت ماست؛ قله‌ى برجسته‌ى نیروهاى انسانىِ ممتاز، در علم، در ادب، در پیشرفتهاى گوناگون امور حیات اجتماعى، در مبارزات، در جهاد، در تدین. به تاریخ اخیر قبل از پیروزى انقلاب هم که نگاه کنیم، نام شیراز در حساسترین و حیاتى‌ترین قضایاى اجتماعى ما برجسته است. فرض کنید در قضیه‌ى تاریخى تحریم تنباکو، که سرآغاز یک مبارزه‌ى مردمى و آگاهانه بر علیه تسلط غرب بود، نام میرزاى شیرازى مطرح است؛ که اگر همان حرکت میرزاى شیرازى (رضوان اللَّه علیه) ادامه پیدا میکرد و سیاستمداران و نخبگان کشور همان خط را دنبال میکردند، سرنوشت ایران غیر از آن چیزى میشد که اتفاق افتاد؛ ولى خب، استعمارگرها از غفلتها و از طمعها استفاده کردند، آمدند وسط، خط را قطع کردند. یا در قضیه‌ى جنگهاى مردم عراق با استعمار انگلیس و دخالت انگلیسها، باز آنجا هم اسم شیراز مطرح است. رهبر این حرکت عظیم، مرحوم میرزا محمد تقى شیرازى - معروف به میرزاى دوم شیرازى - این مرد بزرگ و عالم و مرجع تقلید بود. در خود فارس، علماى بزرگ، شخصیتهاى برجسته و انسانهاى والا بودند؛ چه در مبارزات دوران مشروطه، چه بعد از آن در دوران مبارزات انقلاب اسلامى، و چه در پیروزى انقلاب، و چه بعد از آن تا امروز. این، حالا باب مجاهدت است. البته «الجهاد باب من ابواب الجنّة فتحه اللَّه لخاصّة اولیائه».(1) باب جهاد، باب کم‌اهمیتى هم نیست؛ درِ بهشت است، به روى همه هم باز نمیشود؛ به روى اولیاء باز میشود. این نشان میدهد که مردم مجاهد ما از اولیاى خداوند هستند که این باب روى آنها باز شده است.

 اگر در زمینه‌ى علم وارد شویم، همین جور است. در حرکت علمىِ ممتاز بعد از دوران انقلاب -  بخصوص در سالهاى اخیر - شیراز یکى از پیشروان است. در مسائل سیاسى، در مسائل اجتماعى- در این حوادث دشوار و لُغَزگونه - مردم شیراز جزو آگاه‌ترین‌ها و بابصیرت‌ترین‌ها به حساب مى‌آیند. گاهى حوادث سیاسى آنچنان پیچیده میشود که شبیه لُغَز میشود؛ باز کردنش کار هر کس نیست؛ اما مى‌بینیم که مردم ما هوشیارند، بیدارند؛ و از جمله، مردم عزیز استان فارس جزو جلوترها و پیشروها هستند.

 یک نقطه‌ى برجسته در مسئله‌ى شیراز و استان فارس - بخصوص شیراز - این است که در دوران رژیم طاغوت چند نقطه را انتخاب کردند براى اینکه اینجا را مرکز انحراف از اخلاقیات و معنویات دین قرار بدهند؛ یکى‌اش شیراز بود. خواستند استفاده کنند از روحیه‌ى ادب و هنرى که در این استان موج میزند. خب، استان فارس و شیراز مرکز ادب است دیگر؛ استان هنر و شعر و انواع و اقسام فنون هنرى است، که نشان‌دهنده‌ى روحیه‌ى مردم آنجا هم هست؛ مردمى هنرشناس، هنرپرور، اهل ذوق و اهل دل. رژیم طاغوت خواست از این خصوصیت مردم استفاده کند، آنجا را مرکز گسترش فساد قرار دهد. همان روز هم مردم زدند تو دهن رژیم. بعد هم شما مقایسه کنید توجهات مردم به حرم حضرت احمدبن‌موسى و اخوانشان (علیهم السّلام) را با گذشته، ببینید چقدر توجه، ارادت و علاقه‌ى مردم به این بزرگواران بیشتر است. یعنى مردم درست همان خطى را که نقطه‌ى مقابل سیاست رژیم طاغوت بود، دنبال کردند، باز هم دارند میکنند؛ بعد از این هم همین جور خواهد بود. اینکه ما به مردم استان فارس و مردم شیراز اظهار اخلاص میکنیم، دلیلش اینهاست.

 خب، حالا هم چهارده هزار و ششصد شهید، که پنج هزار نفرشان فقط از خود شهر شیرازند؛ این خیلى رقم بزرگى است. وقتى میگوئیم یک شهید، معنایش این است که دهها نفر وارد این میدان شدند، مجاهدت کردند، جان را کف دستشان گذاشتند، یکى به فیض شهادت نائل شده، بقیه برگشتند. با این حساب، محاسبه کنید چهارده هزار و ششصد شهید یعنى چه؟ یعنى استان، یکپارچه شور و حرکت و عشق به فداکارى، از خود نشان داده است.

 خب، ما که نمیخواهیم مداحى مردم شیراز را بکنیم، یا مداحى مردم عزیزمان را بکنیم؛ نه شما احتیاج دارید، نه توقع دارید. چرا این مطالب را بیان میکنیم؟ این براى این است که على‌رغم دشمن، تاریخ ما، حقیقت موجودیت و واقعیت ملت ما براى دوست و دشمن، براى امروز و فردا مشخص و واضح شود؛ چون تبلیغات دشمنان، درست نقطه‌ى مقابل این است. اینکه یک ملتى پاى حرف خود - که حرف حقى است و براى دنیا و آخرت او اهمیت دارد - اینجور بایستد، این همان چیزى است که کلید اصلى پیشرفت ملتها محسوب میشود؛ درست نقطه‌ى مقابل هدف زراندوزان و زورگویان و زورمداران و قدرتمداران عالم است که به‌غصب میخواهند ملتها را تحت سیطره بکشند و انسانها را اسیر و برده‌ى خودشان کنند. باطل‌السحر این حرکتِ دشمنان همین است که یک ملتى حرف حقى را انتخاب کند، پاى آن حرف بایستد. ایستادگى پاى این حرف، هم او را به هدف میرساند، هم براى دیگرانى که دارند از اطراف تماشا میکنند، میشود یک الگو؛ کمااینکه شما ملت ایران الگو شدید. تحلیلهاى دنیا هم نسبت به مسائل منطقه‌ى ما همین است؛ میگویند ایران الگو شد، ملت ایران الگو شد. و میترسند که همان اتفاقى که در اینجا افتاد، آنجا هم بیفتد؛ یعنى برافراشته شدن پرچم اسلام و ایجاد نظامى مبتنى بر اسلام. این، خاصیت ایستادگى است.

 این است که انسان هرچه زبان به تمجید ملت بزرگ ایران باز کند - با این نشانه‌هائى که حالا در مورد فارس عرض کردیم - زیاد نیست، اغراق نیست، مبالغه نیست. یک درگیرى و جنگى در طول تاریخ برقرار است؛ جنگ بین یک معدودى از طمع‌ورزان و قدرت‌طلبان و زراندوزان و مستکبرین عالم، و توده‌ى مردم و ملتها. در تمام تاریخ، این جنگ وجود داشته است. آن مستکبرین سلاح داشتند، پول داشتند، صداى بلند داشتند؛ و چیزهائى را هم نداشتند: اصلاً رحم نداشتند، اصلاً انصاف نداشتند؛ حاضر بودند فجایع بزرگ و فجیع‌ترین جنایتها را انجام دهند، براى مقاصد خودشان. ملتها فقط جانشان، عزمشان و ایمانشان را داشتند. ملتها هر جا این ابزارهاى بزرگ را به میدان آوردند و ایستادگى کردند، طرف مقابل شکست خورده است. ولى خب، همیشه اینجور نبوده که ملتها بتوانند استقامت کنند، ایستادگى کنند، جان و عزم و همت و ایمان را به طور کامل به میدان بیاورند؛ هر جا آوردند، پیش رفتند.

 این جنگ، امروز هم هست. قدرتهاى مستکبر دنیا - یعنى قدرتهاى غربى، قدرت آمریکا، قدرت صهیونیستها - حد یقف ندارند؛ میخواهند بر همه‌ى دنیا، بر همه‌ى منابع مالى عالم، بر همه‌ى نیروهاى انسانى تسلط پیدا کنند. خب، تقصیر ملتها چیست؟ چرا باید ملتها تحمل کنند؟ ولى متأسفانه واقعیتها این شده. از جنس خودشان کسانى را در رأس ملتها میگمارند تا منافع آنها را تأمین کنند و هرچه میتوانند، علیه منافع مردم کار کنند و به مردم فشار بیاورند. در حدود دویست سال اخیر که مسئله‌ى استعمار به وجود آمده است، این به شکلهاى مختلف در دنیا اتفاق افتاده است. ملتها دیگر در این دوران مشکلشان فقط این نیست که با یک دیکتاتور مواجه‌اند، با یک آدم مستبد مواجه‌اند؛ مشکلشان این است که این دیکتاتور عقبه‌اى از قدرتهاى بین‌المللى دارد؛ آنها هستند که دارند منافع این کشور و این ملت را پایمال و نابود میکنند. مشکل دوران استعمار این است. با این دید که نگاه کنیم، همه‌ى این مسائل، درست تحلیل میشود. قضایاى امروز هم همین جور است.

 امروز به برکت اسلام، به برکت انقلاب اسلامى، به برکت بیدارى عمومى اسلامى، یک حوادثى در منطقه دارد اتفاق مى‌افتد. مطمئناً این بیدارى مردم به نتیجه خواهد رسید؛ همچنان که تا امروز، تا این ساعت، در نقاطى به نتیجه رسیده است. عزم مردم، ایمان مردم، آمادگى مردم براى فداکارى، هرچه بیشتر ادامه پیدا کند، احتمال پیروزى آنها بیشتر خواهد شد. این، آن چیزى است که استکبار، آمریکا و صهیونیستها نمیخواهند اتفاق بیفتد؛ نمیخواهند مردم ایستادگى کنند. آمریکا در این قضایا غافلگیر شد، ضربه به او ناگهانى وارد شد؛ صهیونیستها همین جور، دولتهاى مستعمرِ پرمدعاى اروپائى همین جور - اینها غافلگیر شدند - اما میخواهند هر جور ممکن است، بر صحنه مسلط شوند. البته خوشبختانه تا حالا نتوانسته‌اند؛ در یکى دو کشور که اصلاً نتوانستند، در یکى دو کشور دیگر هم دارند تلاش میکنند. مطمئناً این بیدارى چیزى نیست که تمام بشود؛ این حرکت مردم به سمت جلو چیزى نیست که به عقب برگردد. هر کارى بکنند، این حرکت نهایت خوبى دارد به نفع مردم و به زیان قدرتها. البته ملتها باید بهوش باشند، بدانند که دشمن کمین‌کرده است.

 یک جاهائى هم حقاً و انصافاً ظلمِ آشکار میکنند. الان در مسئله‌ى بحرین، در مسئله‌ى لیبى، در مسئله‌ى یمن، همه‌ى کسانى که میتوانند در این قضایا داورى کنند، اگر دقت کنند، این قدرتهاى غربى را جنایتکار و مقصرِ غیرقابل اغماض خواهند شناخت. اینها دارند به مردم ظلم میکنند. تحلیل اینها کار تحلیلگران سیاسى است؛ خب، تحلیل میکنند، میگویند؛ آنچه که سرجمع همه‌ى اینهاست، این است که امروز آمریکا و غرب و اینها دارند به نفع صهیونیستها، به نفع دولت جعلى اسرائیل، به این مردم فشار مى‌آورند و ظلم میکنند؛ که بیش از همه هم مردم بحرین متأسفانه مورد ظلم قرار گرفته‌اند.

 چون جمهورى اسلامى موضع حق را انتخاب میکند، حرفش را صریح میزند، همه‌ى حملات تبلیغاتى را برمیگردانند به طرف نظام جمهورى اسلامى. دلشان میخواست جمهورى اسلامى یک تماشاگر بى‌تفاوت باشد؛ چنین چیزى ممکن نیست، این طبیعت جمهورى اسلامى نیست. نه ملت، نه مسئولین، نه دولت، نه نخبگان سیاسى، معلوم است که در این درگیرى ظالمانه‌اى که از سوى مستکبرین با مردم به وجود آمده است، نمیتوانند بى‌تفاوت و تماشاگر بمانند. آن وقت میگویند ایران دارد دخالت میکند! چه دخالتى؟! کدام دخالت؟! در بحرین، در لیبى، در یمن، ایران چه دخالتى کرده؟ بله، دخالت همین است که ما نظرمان را صریح گفته‌ایم؛ ما از اخم قدرتهاى پوشالى دنیا هرگز نترسیدیم، ملاحظه نکردیم و نخواهیم کرد. ما حرف حق و موضع حق را صریح بیان میکنیم. موضع حق این است که مردم بحرین حق دارند؛ معترضند، اعتراضشان هم بجاست. با هر انسان صاحب بینشى در دنیا میخواهید این را در میان بگذارید، وضعشان را بگوئید، نوع حکومت کردن به این مردم مظلوم را بگوئید، نوع کارى که حکامِ آنجا در استفاده‌ى از این کشور کوچک کردند، تشریح کنید، تا ببینید دستگاه حاکم را محکوم میکنند یا محکوم نمیکنند. اشتباه میکنند با مردم مواجه میشوند؛ فایده‌اى ندارد. خب، ممکن است شما یک فشارى بیاورید، وحشیگرى‌اى بکنید، یک چند صباحى یک آتشى را خاموش کنید؛ لیکن خاموش نخواهد شد، روزبه‌روز عقده‌هاى مردم را بیشتر و غیظ آنها را شدیدتر خواهید کرد. یک وقت آنچنان زمام کار از دستتان در خواهد رفت که دیگر هیچ جورى نشود بخیه زد. اشتباه میکنند؛ هم آنها اشتباه میکنند، هم آن کسانى که از خارج از بحرین نیرو وارد میکنند، بشدت در اشتباهند؛ خیال میکنند با این حرفها میشود حرکت یک ملت را از بین برد. خب، حرف جمهورى اسلامى اینهاست؛ در مورد یمن هم همین جور، در مورد لیبى هم همین جور. در لیبى غربى‌ها دارند با ملت لیبى بازى میکنند. کشورى در نزدیکى اروپا - یک ساعت راه تا قلب اروپا - و سرشار از نفت؛ نمیخواهند در آنجا یک حکومت مردمى، آن هم مردمى که مسلمانند، سر کار بیاید؛ دارند همین طور بازى میکنند، دست به دست میکنند، مردم را بازى میدهند. خب، مردم میفهمند، مردم لیبى میفهمند. و همین طور در جاهاى دیگر.

 مجرم اصلى در این حوادث، بلاشک مستکبرین عالم، دستگاه استکبار بین‌المللى و شبکه‌ى صهیونیستى بین‌المللى است که الان هم از همین هیاهوها و سر و صداها صهیونیستها دارند استفاده میکنند؛ روى مردم غزه فشار مى‌آورند، روزانه از آنها شهید میگیرند. جا دارد ملتهاى منطقه، دولتهاى منطقه، آنهائى که دلشان براى حقایق میتپد، از عملکرد رژیم صهیونیستى غفلت نکنند.
 این، وضعیت نظام جمهورى اسلامى است. لذا شما ملاحظه کنید؛ تبلیغات، تلاش سیاسى، تلاش اقتصادى، تلاش امنیتى از سوى آمریکا و اینها متوجه به جمهورى اسلامى است. البته جمهورى اسلامى به توفیق الهى محکم ایستاده است، اما آنها دارند رذالت خودشان را میکنند؛ آنها کوتاه نیامده‌اند. استحکام نظام جمهورى اسلامى موجب شده تیغ آنها کُند شود، بر صخره فرود بیاید. و من میخواهم بگویم این حالت صخره‌گون را ملت و دولت عزیز ما حفظ کنند. نگذارید اختلاف به وجود بیاید. نگذارید شکاف به وجود بیاید. نگذارید آنچه را که دشمن در تبلیغات و در خباثتهاى سیاسى و تفتینهاى سیاسى میخواهد در مورد کشور ما انجام بدهد، انجام دهد.

 شما ببینید در همین پنج شش روز گذشته سر یک قضیه‌اى که آنچنان هم از اهمیت بالائى برخوردار نبود - سر مسئله‌ى اطلاعات و امثال اینها - چه جنجالى در دنیا راه انداختند. تحلیلها را بردند به این سمت که بله، در داخل نظام جمهورى اسلامى شکاف ایجاد شده است، حاکمیت دوگانه شده است، رئیس جمهور حرف رهبرى را گوش نکرده است! دستگاه‌هاى تبلیغاتىِ خودشان را از این حرفهاى سست و بى‌پایه پر کردند. ببینید چطور منتظر بهانه‌اند. ببینید چطور مثل گرگ در کمین نشسته‌اند که یک بهانه‌اى پیدا کنند، هر جور میتوانند، حمله کنند. میدانند که دولت مشغول تلاش و فعالیت و خدمت است. خب، واقعاً در کشور دارد خدمت انجام میگیرد. هر جا خدمت باشد، هم مردم طرفدار هستند، هم رهبرى طرفدار است. ما که راجع به شخص قضاوت نمیکنیم؛ ما کار را، خط را، جهتگیرى را ملاک و معیار قرار میدهیم. آنجائى که کار و خدمت و تلاش هست، حمایت ما هست، حمایت مردم هست. و بحمداللَّه امروز کار دارد انجام میگیرد. مسئولین دولتى هم حقاً و انصافاً دارند تلاش میکنند؛ هم اعضاى دولت، هم بخصوص خود رئیس جمهور. اینها شب و روز ندارند؛ من مى‌بینم، من از نزدیک شاهدم. اینها دائم مشغول کارند، مشغول خدمت و تلاشند. خب، اینها براى کشور خیلى باارزش است. بنده‌ى حقیر هم طبق اصول بنا ندارم در کارها و تصمیمهاى دولت وارد شوم. خب، مسئولیتها در قانون اساسى مشخص است؛ هر کس مسئولیتى دارد؛ مگر آنجائى که احساس کنم یک مصلحتى دارد تفویت میشود؛ مثل اینکه در همین قضیه‌ى اخیر اینجورى بود؛ انسان احساس میکند یک مصلحت بزرگى دارد مورد غفلت قرار میگیرد، تفویت میشود؛ خب، انسان وارد میشود که جلوى این تفویت مصلحت را بگیرد. این، مسئله‌ى مهمى نیست، نظائرش هم اتفاق مى‌افتد؛ اما مخالفین، دشمنان بیرونى، تریبون‌دارهاى بین‌المللى، بوقهاى تبلیغاتى، از همین مسئله استفاده میکنند براى اینکه فضاى تبلیغاتى را شلوغ کنند.

 عرض من به عناصر داخلى، به مردم دلسوز، به برادران و خواهرانى که در داخل با مسائل تبلیغاتى سر و کار دارند، این است که سعى کنند به این آشفتگى کمک نکنند. این که تحلیل بگذارند، یکى از آن طرف، یکى از این طرف، این علیه آن، آن علیه این، براى هیچ و پوچ، چه لزومى دارد؟ نه، دستگاه بحمداللَّه دستگاه مقتدرى است، مسئولین مشغول کارشان هستند، رهبرى هم که بنده‌ى حقیر هستم با همه‌ى حقارت، خداى متعال کمک کرده، ما در مواضع صحیحِ خودمان محکم ایستاده‌ایم. تا من زنده هستم، تا من مسئولیت دارم، به حول و قوه‌ى الهى نخواهم گذاشت این حرکت عظیم ملت به سوى آرمانها ذره‌اى منحرف شود. تا مردم عزیزمان اینجور با شور، با شعور، با بصیرت، با عزم راسخ در میدان هستند، لطف الهى شامل است؛ این را بدانید. تا ما توى میدان هستیم، سایه‌ى لطف الهى هست. ماها - من یک جور، شما یک جور، آن دیگرى یک جور، چهارمى یک جور - اگر سراغ مسائل شخصى خودمان برویم و اهداف را فراموش کنیم، البته کمک الهى هم کم خواهد شد.
 اما امروز ملاحظه میکنید که مردم خوشبختانه در همه جاى کشور در صحنه‌اند، در عرصه‌اند؛ مسئولین همین جور، قواى سه گانه بکلیتها همین جور. قواى سه گانه - هم قوه‌ى مقننه، هم قوه‌ى مجریه، هم قوه‌ى قضائیه - واقعاً وارد میدانند؛ من دارم از نزدیک مشاهده میکنم، مى‌بینم؛ دارند تلاش میکنند، دارند کار میکنند، دارند مجاهدت میکنند، عرقشان در مى‌آید. کارها کارهاى سنگینى است؛ کارهاى کوچکى نیست.

 حالا ما گفتیم جهاد اقتصادى. یک حرکت عظیمى جلوى همت مسئولین کشور هست. هم مردم، هم مسئولین باید دست به دست هم بدهند، امسال این حرکت جهاد اقتصادى را شروع کنند. همان طور که گفتیم، شعارهاى سال به معناى شروع این جریان است، نه اینکه مخصوص امسال است. خب، اینها دارد الحمدللَّه انجام میگیرد. حالا نقص در کار همه‌مان هست؛ بنده هم نقص دارم، رؤساى قوا هم خالى از نقص نیستند، مسئولین هم خالى از نقص نیستند. باید به خداى متعال پناه ببریم، نقصهاى خودمان را بشناسیم، آنها را کم کنیم؛ در کار عظیم این ملت بزرگ و این حرکت عظیمى که این ملت دارند، گره ایجاد نکنیم.

 از خداوند متعال میخواهیم نظر رحمت و نگاه رحیمانه و رحمانانه‌ى خود بر ملت ما را هرگز سلب نفرماید. ان‌شاءاللَّه قلب مقدس ولى‌عصر را نسبت به ما مهربان کند و دعاى آن بزرگوار را شامل حال ما کند. از خداوند متعال میخواهیم شهداى عزیز ما و امام بزرگوار ما را - که سلسله‌جنبان این حرکت بزرگ بود - در عالى‌ترین و والاترین مقامات قرب خود جایگاه بدهد.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته‌

1) نهج‌البلاغه، خطبه‌ى 27 
در این دیدار حجت‌الاسلام والمسلمین ایمانی، نماینده ولی فقیه و امام جمعه شیراز در سخنانی، وجود سومین حرم اهل بیت در شیراز، علمای بزرگ استان فارس، نقش مردم در دوران نهضت اسلامی و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تقدیم 14 هزار و 600 شهید در دوران دفاع مقدس را از جمله ویژگی‌های برجسته مردم متدین و ادب‌پرور استان فارس برشمرد.سردار غیب پرور، فرمانده سپاه پاسداران استان فارس هم در سخنانی گزارشی از برگزاری کنگره سرداران و 14 هزار و 600 شهید استان فارس ارائه کرد.

گذری بر فرماندهی سپاه پاسداران و حفظ ارزشها در رودبار قصران

                    

 

 

 

 فرماندهی سپاه رودبار قصران از آغاز تا سال 74

سپاه شمیرانات        واحد بسیج شمیران       سپاه رودبارقصران       مکان و زمان شروع

                            آریا نژاد                                                     کوچه صالح

                            یزدان فر                                                    کوچه صالح

                            ملکی                                                          الهیه

                            اسماعیلی                                                   الهیه

  عنایت اصغرزاده                                                                      فرمانیه 59  

                                                       سرابادانی                         فرمانیه    

                                               سید خلیل میراسماعیلی      میگون – اوشان 61   

                                                       سر مست                     سپاه اوشان 65

-------------------------------------------------------------------------------------------------------                                                       ونکی                        سپاه اوشان

                                                      مرتضی کربلایی           سپاه اوشان

                                                     کاظم میرصانع              سپاه اوشان

                                                     حسین دهپایه                 سپاه اوشان

                                                     کاظم کریمی                 سپاه اوشان

                                                     حیدری                       سپاه اوشان

--------------------------------------------------------------------------------------------------------    

اولین جرقه سپاه در رودبارقصران به وسیله شهید سرابادانی زده شد .او اولین سرداری بود که پرچم سپاه اسلام را در رودبار قصران به اهتزاز در آورد .پس از یک ماه پرچم اسلام به دست سربازی دیگر از همین خطه به نام سید خلیل میر اسماعیلی سپرده شد .او نه تنها در رودبار بلکه فرماندهی سپاه لواسان را هم به عهده داشت .شکل گیری سپاه ، سازماندهی ، جذب نیرو ، تحرک بخشیدن به پایگاه های بسیج محلی (شهری و روستایی )، یادواره شهدا ، پشتیبانی از جبهه وجنگ ، جذب نیرو ، آموزش نظامی وعقیدتی ، اعزام نیرو به مناطق جنگی ،امربه معروف ونهی از منکر ،برخورد با عوامل ضدانقلاب وفرصت طلب ، گشت وایستوبازرسی و...از جمله فعالیتهایی بود که به همت آن بزرگواران شکل گرفت .

رمز پایداری واستقامت در پیشبرد اهداف انقلاب بیشتر در حیطه صداقت ، ایمان تقوی وخلوص نیت در تمامی افراد انقلابی بود .اگر چه افرادی که پست های مملکتی را از صدر تا ذیل به عهده گرفته بودند از تخصص ومهارت کافی برخوردار نبودند ،اما دلبستگی آنها به انقلاب که خود را در آن سهیم وشریک می دانستند و با الهام گرفتن از پیامهای روح بخش حضرت امام و وحدت کلمه و اتحاد در آحاد مردم موجب می شد که انقلاب اسلامی ایران در مقابل تمامی مشکلاتی که گریبانگیر آن بود به سلامت راه خود را ادامه وبه تکامل برسد .بهترین مصداق این مهم را می توان حضور یکپارچه مردم در صحنه های انقلاب از بدو شکل گیری وسپس در هشت سال دفاع مقدس اشاره نمود .رابطه وشکل زندگی اجتماعی وسیاسی مسوولین با مردم بی نهایت نزدیک بود وهمین امر موجب می شد تا مردم بخصوص جوانان بدون چشمداشت کوچکترین حقوق مادی در تمامی صحنه ها حضور فعال داشته باشند .

جذب وثبت نام در ستاد بسیج میگو ن در فاصله زمانی کم و تشکیل 300 پرونده عضویت در این ستاد و اهدای بیشرین شهید از کوچکترین روستای بخش ( امامه ) ، همه اینها نشانگر علاقه مندی وحضور مردم رودبارقصران در پیشبرد اهداف انقلاب بوده است .بعد از اتمام فرماندهی برادر سیدخلیل میر اسماعیلی آقای سرمست مسوولیت این پست را پذیرفت . دوران فرماندهی ایشان چندان طولانی نبود .به همین لحاظ نمی توان نقاط قوت وضعف او را مورد بررسی قرار داد .کمیت نیروهای بسیجی وحزب اللهی در پایگاههای مقاومت تغییری نداشت .

سپاه پاسداران تنها نهادی بود که می توانست با تجربیاتی که در دوران دفاع مقدس کسب نمود و با در اختیار داشتن نیروهای جوانی که ارتش بیست میلیونی را تشکیل می داد با یک برنامه ریزی دقیق و حساب شده موجب انتقال ارزش های اسلامی و انقلابی به نسل آینده باشد، اما آن چیزهایی که تقریباً این نهاد مقدس را کمتر به فکر برنامه ریزی بلند مدت و دوراندیشی جامعه و دقیق را وا می داشت، می توان به نکات ذیل اشاره نمود:

1- اتمام جنگ و نداشتن سوژه ای جذاب برای نسل جوان.

2- تفکر تثبیت انقلاب برای همیشه و بی تفاوتی نسبت به دشمنان انقلاب (در صورتی که دشمنان انقلاب همیشه بیدار و از هر روزنه ای وارد می شدند).

3- کاهش احساسات پاک مذهبی و انقلابی در نیروها.

4- درگیری مداوم جوانان انقلابی با اقتصاد و معیشت و رفاه زندگی شخصی.

5- فاصله گرفتن طبقاتی در ابعاد اقتصادی و مقامی در طیف هواداران انقلاب.

6- فاصله گرفتن نسل دوم و سوم انقلاب.

بعد از اتمام فرماندهی جناب آقای سرمست برادر مرتضی کربلایی چهارمین فرمانده ی سپاه رودبار قصران بود. او از جمله افراد مخلص و متعهدی بود که تمامی نیروهای بسیجی از وی به خوبی یاد می کنند.

انسان ها معمولاً دو ویژگی خاص دارند، یکی تعهد و دیگری تخصص در امور مربوط به شخصی و اجتماعی که همواره بزرگان ما به این نکات تاکید داشتند. تخصص بدون تعهد و تعهد بدون تخصص ناکارآمد است. اخلاص، ساده زیستی، حمایت از نیروهای بسیجی و وفادار به انقلاب از جمله خصوصیات کربلایی بوده است.

اکثر فرماندهان شناخت کامل از وضعیت فرهنگی و اجتماعی رودبار نداشتند. بیشتر مشکلات در همین ناشناختی ها بود. رودبار قصران از لحاظ کار و معیشت و چشم انداز جغرافیایی انسانی و طبیعی یک پارچه است. لیکن در بعضی از مسائل روستا با روستا و شهر با شهر متفاوت است. و حتی می توان به جرات گفت که در یک روستا محل با محل هم متفاوت می باشد. اگرچه زیاد منطقی نیست، ولی می توان پیامدهای این تفاوتها را در شهادت عزیزان در راه انقلاب و ارزشها مشاهده کرد. اگر به ترتیب آمار شهادت و جانبازی با توجه به جمعیت روستاها نمودار ترسیم نماییم، می توان بدین گونه فراوانی ها را از بالا به پایین مرتب نمود. امامه، میگون، شمشک، دربندسر، جیرود، فشم، زایگان، آهار، ایگل، باغ گل، گرمابدر، رودک و اوشان و آمار جذب نیروهای بسیجی در ابتدای شکل گیری در رودبار قصران میگون مابین سالهای 60- 58 حدود 300 نفر و آمار نیروهای بسیجی در سال 78 به 699 نفر رسید که به ترتیب، میگون 150 نفر، شمشک 188 نفر، فشم 150 نفردربندسر 60 نفر، اوشان 58 نفر، آبنیک 40 نفر، گرمابدر 38 نفر، زایگان 30 نفر، آهار 20 نفر و ایگل 20 نفر.

اگرچه در ابتدای شکل گیری بسیج و انگیزه ی مردم به لحاظ حضور در صحنه های انقلاب و جبهه و جنگ بر سرعت جذب بسیج تاثیر مثبت داشت، اما هرچه از پایان جنگ فاصله گرفتیم از سرعت جذب نیرو در پایگاه های مقاومت کاسته شد.

آنچه امروزه مورد دغدغه های فرزندان انقلاب است، شاید با گذشت سه دهه از انقلاب این سوالات ذهن مارا مشغول کرده که آیا جوانان ما انقلاب را همانگونه درک کرده اند که ما خود درک کرده ایم؟ آیا می توان آرمان ها و ارزش های انقلاب را به امانت تحویل آنها بدهیم تا به نسلهای آینده برسانند؟ به چه مقدار جوانان را در مسیر انقلاب قرار دادیم تا اگر روزی فرشته ی مرگ میان ما و آنان جدایی افکند با خیالی آسوده در بستر خاک قرار گیریم؟ آیا در پایگاه های بسیج آن مقدار نیرو جذب کرده ایم و اسرار انقلاب را به آنان انتقال دادیم که در آینده با آنان نا محرم نباشیم؟ آیا آموزش و پرورش ما دانش آموزان را با ریشه های انقلاب آشنا نموده اند؟ آیا اندیشه های امام را فراگرفته اند و به چه میزان آنان به ارزش های انقلاب پایبند هستند؟ آیا با انفجار اطلاعات که هرروزه و هر ثانیه در سراسر گیتی تداوم دارد، فرزندان ما برای دفاع از دین و باور به هویت خویش وسایل و ابزار و آگاهی های لازم را در اختیار آنان قرار داده ایم؟ آیا جوانان ما ولایت فقیه را می شناسند؟

افرادی که در ابتدای تشکیل این نهاد در فضای آموزشی مشغول به کار شدند، بیشتر با اهداف پاسداری از ارزش های انقلاب بود و اهداف اقتصادی را دنبال نمی کردند اما کسانی که در سالهای بعدی وارد این نهاد شدند اگر چه اکثرا معتقد و مومن و انقلابی بودند، اما تفکر ابتدای انقلاب و به قول معروف پنجاه و هفتی نبودند مشاهده می شد که افرادی دانشجو جذب آموزش و پرورش می شدند که آنها برای دریافت حداقل حقوق در کنار دروس دانشگاهی به عنوان نیروهای حق التدریس مشغول به کار می شدند. بعضی نیز به عنوان امور تربیتی یا دبیران دینی و قرآن بدون هیچ زمینه و آگاهی وارد کلاس می شوند. به عنوان مثال دانشجوی رشته ی مکانیک جهت تدریس دروس دینی و قرآن در نظر گرفته می شد و یا بلعکس.

بدون شک هیچگونه آثار مثبتی در پرورش بلوغ و توانایی های دانش آموزان مشاهده نمی شود، بلکه همواره نتایج معکوس هم در بعد آموزش و هم در بعد پرورشی به دنبال خواهد داشت. مشکل بعدی در آموزش و پرورش این است که حفاظت از انقلاب در مدارس را بیشتر در چارچوب امور تربیتی و پرورشی می دانیم در صورتی که ریشه های انقلاب و تشکیل انقلاب و بلاخره تاریخ معاصر ایران که سرانجامش به پیروزی انقلاب می انجامد در دست و زبان و تفکر دبیران تاریخ و علوم اجتماعی است.

اگر چه سوالات زیادی ذهن جوانان ما را فرا گرفته و سعی می شود به سوالات دانش آموزان، جوانان و نوجوانا پاسخ منطقی و قانونی داده شود اما احساس می شود آنها کاملا ارضا نمی شوند. اکثر این سوالات در زمینه ها ی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، مطبوعات، نظام آموزشی، ارزش های انقلاب، جریانهای سیاسی، روابط خارجی است.

امیدواریم که افرادی متخصص اینگونه سوالات را دسته بندی و در فرصت های مناسب به پاسخ گویی منطقی برآیند تا در آینده جوانانی پرشور و با نشاط و دارای اهدافی مقدس و متعالی داشته  باشیم. 

در سوگ بسیجی مجاهد از خطه سعدی شیراز

  

   حاج عزت ال... فهندژ سعدی

  عضو شورای شهر شیراز

  فرمانده پایگاه مقاومت شهید عرشی  

                               

         آنگاه که می گرید،  

     چشم

         آنگاه که می خشکد،   

    لب

         آنگاه که می تپد،    

بدن

         آنگاه که غمگین است،  

  انسان

         آنگاه که می ترکد،  

 بغض

دیروز همه بغضها از شنیدن خبر مرگت ترکید.اگر چه برایت هر چه دعا داشتیم یکجا به پیش خدا هدیه کردیم ، اما این سرنوشت است که باید تو در بین ما نباشی. امروز اگر چه همه چشمها گریانند، اگرچه باز باور نداریم رفتنت را، اما دلخوش از آنیم که با فرشتگانی.

 امروز تشییع می کنیم پیکر مرد مجاهدی را که همنفس با انقلاب بود.او درد انقلاب وهم درد مردم بود.او می خواست با هر آنچه داشت جامعه ای زیبا، آباد و آبادانی بسازد. او مردی انقلابی و جبهه دیده و ولایت مدار بود.ساده بود و ساده زیست و ساده مرد.او عاشق کار بود و خستگی برایش بی معنا بود.

این مصیبت وارده را به جامعه مردم حزب اللهی ، بسیجی، اهالی شهرک سعدی و مخصوصا خانواده محترم ایشان تسلیت عرض نموده و برای بازماندگان صبر و برای آن مرحوم از خداوند بزرگ مغفرت خواهانیم. 

 

 

امروز با هرچه بضاعت آبرویی که در نزد خداوند تبارک و تعالی داشتیم در مراسم تشییع پیکر حاج عزت الله فهندژ سعدی شرکت کردیم.همه آمده بودند. پیر و جوان، زن و مرد، دور و نزدیک، آشنا و غریب و مسوول و غیر مسوول شرکت داشتند.یکی لااله الا الله می گفت.یکی مداحی می کرد.یکی بر سر و سینه می زد، و کسانی هم تابوت را به دوش گرفته و به سمت دارالرحمه حرکت می کردند. آنچه که از چشم همه هویدا بود، رضایت بود. رضایت از فردی که او را تشییع می سپردند.در زمین چمن نمازی به امامت آقای دستغیب خوانده شد.پس از آن پیکر این فقید سعید را در جوار آرامگاه شهدای سعدی به خاک سپردند.جالب ترین بخش تشییع نوحه سرایی توسط حاج غلام پیروانی بود که در این مراسم اجرا شد.غلام پیروانی هم از جمله شخصیتهای با ارزش و دوست داشتنی است.علیرغم همه پست و مقامی که دارد، انسانی وارسته و خاضع است.در بین جماعت پوستری از حاج عزت الله فهندژ توذیع می شد که خلاصه ای از زندگی نامه او را ارائه می داد که به شرح ذیل می باشد.

حاج عزت الله فهندژ سعدی در سال 1341 خورشیدی در پشت کوچه پس کوچه های آرامگاه شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی از مادری عفیف و پاکدامن که او را کبوتر حرم مسجد جامع سعدی لقب می دادند و پدری رشید و با عزت نفس بالا که بزرگی و بزرگواری در وجودش هویدا بود پا به عرصه خاکی گذاشت.

کودکی با چشمان درشت و سبز و زیبا و چهره ای سفید و نورانی و پیشانی بلند و پهن که آخرین فرزند خانواده ای صمیمی و دوست داشتنی که از این باب تمامی خواهر و برادران این ماترک آخر را از صمیم دل دوست داشتند.

دوران کودکی را در دامان مادری مهربان و به همراه او در مسجد و مکان مذهبی سپری نمود. دوران ابتدایی را در مدرسه بوستان سعدی و دوران راهنمایی را در مدرسه دهخدا و سپس وارد دبیرستان طالقانی شد تا ادامه تحصیل دهد.

دوران تحصیل در هنرستان طالقانی ، همزمان بود با طلوع و حضور پر فروغ نهضت اسلامی امام خمینی رضوان ا... تعالی علیه، آن سفر کرده که صد غافله همره اوست. در تمامی اجتماعات مردمی و حماسه و فریاد و شکوه انقلاب اسلامی ایران در قبل و بعد از آن حضور فعال و با نشاط داشت.در اولین هسته مقاومت بسیج محلات شیراز که شهرک سعدی افتخار آن را دارد عضویت داشت و یک لحظه از آن جدا نشده بود.به محض فارغ التحصیل شدن از هنرستان، برای عضویت در سپاه پاسداران سر از پا نمی شناخت تا اینکه در سال 62 در این نهاد انقلابی و پر شور به عضویت در آمد. قبل از ورود به شپاه با عنوان بسیجی به جبهه شتافته بود و در تیپ امام سجاد(ع) گردان 945 مشق عاشقی می کرد.چون در دوران بسیجی آموزش دیده بود، اولین روز پاسداریش با اعزام دوباره به جبهه شروع شد. ایشان مستقیما به لشگر 19 فجر اعزام شد.در لشگر فجر در بخش تبلیغات با شهید ابوذر دهقان که در خلوص نیت و صفای دل مثل و مانندی نداشت آشنا شد. پس از بازگشت از جبهه ، وارد عقیدتی سیاسی سپاه شده بود. دوره های مقدماتی، کمک مربی و مربیگری عقیدتی سیاسی را در مرکز آموزش شهید مطهری شیراز و شهید بهشتی قم طی نمود و نزدیک به 18 سال معاون عقیدتی سیاسی و مسوولیت مرکز آموزش شهید مطهری را به عهده داشت.در سال 85 با بیش از 40 ماه حضور در جبهه و 25 درصد جانبازی که برگ زرین پرونده رسم عاشقی اوست مفتخر به بازنشستگی شد.ایشان برای کار در بسیج سر از پا نمی شناخت .یک دهه فرماندهی او در پایگاه مقاومت شهید عرشی شهرک سعدی با بیش از 600 عضو برابر همین تعداد بسیج خواهران بی بدیل ترین دوران درخشان فعالیت دلسوزانه اوست که با همت بلند و کار مضاعف توانست این پایگاه بسیج را در سطح کشور به گونه ای ارتقاء دهد که چندین نوبت به عنوان پایگاه نمونه استانی و کشوری گردد.علاقه زیادی به بازی فوتبال و ورزشکاران داشت .هم خود در بازی می درخشید و هم تیم شهید وفایی را رد مقاطع سنی نوجوانان، جوانان و بزرگسالان تا سطح استانی و کشوری ارتقاء بخشید.

پس از بازنشستگی در سپاه و فعالتر شدن در بسیج سپاه به دنبال عطش آموختن و کسب علم و معرفت به دانشگاه شیراز رفته و در رشته علوم سیاسی فارغ التحصیل شد.همزمان مشاورت امور جوانان فرمانداری شیراز را بعهده گرفته، در سومین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر شیراز انتخاب و مشغول به کار شد. در طول سی و یک ساله انقلاب تلاش های شبانه روزی او منشا خدمات و تلاشهای گسترده ای بود برای شهرک سعدی که کار آمد ترین سازمان های مردمی نهاد اسلامی را به نمایش می گذارد. نگاهی گذرا به خدمات ایشان، نشان می دهد بی بدیل ترین نقش را در صحنه های خدمات رسانی آفریده است.

1 – ساخت و تاسیس مجموعه ورزشی امام خمینی شهرک سعدی شامل دو زمین چمن، سالن سرپوشیده، دو زمین روباز، استخر که از امسال مورد استفاده قرار می گیرد و سالن ورزشهای باستانی و رزمی که در حال تشکیل شدن می باشد.

2 – تاسیس شرکت تعاونی مسکن مهر شماره 3 شیراز با حدود 4 هزار عضو که جزء موفق ترین تعاونی ها برای ساخت مسکن محرومان می باشد.

3 – تاسیس شرکت تعاونی پویندگان راه سازندگی شهرک سعدی با 1800 سهام که تا کنون در 70 پروژه عمرانی و خدمات رسانی فعال وارد شده است.

4 – تاسیس موسسه خیریه رهپویان حضرت مهدی (عج) شهرک سعدی با حدود 3500 نفر از خانواده های ایتام، بی سرپرست، آسیب دیده و آسیب پذیر که تحت پوشش بوده و به آنها خدمات رسانی می شود.

5 – عضویت در هیئت امنا و هیئت مدیره صندوق قرض الحسنه حجه بن الحسن العسکری(ع) شهرک سعدی با پرداخت نزدیک به 8000 فقره وام در سال به نیازمندان.

6 – تاسیس آموزشگاه رایانه سعدی برای آموزش ارزان جوانان دختر و پسر شهرک سعدی.

7 – تلاش گسترده در امر ساخت و بهره برداری از فرهنگسرای طاووسیه با کمک شهرداری شیراز.

8 – تاسیس هیئت جوانان انصارالمهدی(عج) و عضویت در هیئت امنای هیئت جان نثاران حجه بن الحسن العسکری(عج) شهرک سعدی با قدمت 60 ساله.

9 – تلاش گسترده در ساخت تونل سرداران – شهرک سعدی از طریق هماهنگی با قرارگاه سازندگی سپاه و با همت شورای شهر و شهرداری شیراز.

10 – تلاش گسترده در بازکردن معبر ضروری و مورد نیاز پشت آرامگاه تا گلزار شهدای شهرک سعدی.

11 – تلاش در راه اندازی شبکه فاضلاب شهرک سعدی و گاز رسانی به تمام محلات شهرک سعدی .

12 – چاپ 17 کتاب پالتویی در موضوعات متنوع و چاپ هفته نامه گزیده اخبار در طول 11 سال چاپ و نشر.

13 – تلاش در امر ساخت درمانگاه خیریه سعدی، مهمانسرای سالمندان، مرکز ترک اعتیاد و خانه جوانان که جملگی در دست پیگیری است.

14 – راه اندازی کانون جوانان شهرک سعدی ، کانون فرهنگی مسجد جامع سعدی و شورای هماهنگی مساجد شهرک سعدی.

15 – کمک به طرح توسعه آرامگاه سعدی ، ساخت پارک باغ نارنجی، ترمیم باغ طاووسیه و دلگشا و پیگیری در راه اندازی بوستان برآفتاب و توسعه معابر رفت و برگشت به برآفتاب.

در تمامی فعالیتهای عمرانی و خدمات رسانی، فرهنگی، بهداشتی و ... در شهرک سعدی نقش آقای فهندژ تاثیر گذار بوده است.

خداوند روح بزرگ ایشان را غریق رحمت  و با شهدا و امام شهدا محشور کند .