شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده
شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

برای رشد اشتغال باید قانونی گذراند ه شود تا ریاست جمهوری از چهار سال به یک سال تغییر یابد

هر رییس جمهوری که بر سر کار می آید، عاملاً و عاجلاً تفسیر عملی این آیه از قرآن می شود که بالوالدین احسانا، و ذوی القربی و الیتامی و والمساکین در ابتدا به پدر و مادرش نیکی می کند که این کار بسیار ظریف و لطیفی است و یعد از آن تمام اقربا و خویشاوندان خودش را بر سر کار می گمارد و اگر جایی باقی ماند، به یتیمان و فقرا رسیدگی خواهد کرد. به همین دلیل بهترین گزینه برای زمان و مدت ریاست جمهوری در این است که هر یک سال انتخابات برگزار شود تا هر رییس جمهور  اگر برای درون مرزی و برون مرزی مثمر ثمر نباشد، بالاخره از این طریق بازار کار برای عده ای از خویشاوندان و اقربا ایجاد می شود که اگر این مورد را برای هر سال یک میلیون نفر در نظر بگیریم سالی یک میلیون نفر برایشان کار ایجاد می شود. می ماند به زحمت افتادن مردم برای صف طویل انتخابات که این مورد را هم می توان مجازی کرد تا به کسی فشار نیاید.

شرکت در انتخابات صد در صد ، اما انتخاب این افراد برای ریاست جمهوری صفر در صد!

یکی از افتخارات نظام جمهوری اسلامی ایران برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، نمایندگان مجلس،  شورای اسلامی و خبرگان رهبری است. در ابتدای انقلاب هر کس به خودش جرئت نمی داد برای نامزدی کاندید بشود. اکثریت فکر می کردند که بهتر از خودشان در مملکت وجود دارد، به همین دلیل بیشتر دوست داشتند رای بدهند تا رای بیاورند. با گذشت بیش ار سی و اندی سال از انقلاب اسلامی و شرکت عده ای از افراد برای نامزدی مجالس و ریاست جمهوری مردم متوجه شدند که دیگر آن خلوص و نیت همگانی وجود ندارد و هر کسی می خواهد کشتی خودش و یا حزب بی ریشه اش را از طوفان حوادث نجات بدهد. همین مورد باعث شد تا نامزدهای ریاست جمهوری و غیره بی نهایت زیاد بشوند. این به دلیل این نیست که قانونی در این زمینه وجود ندارد، این به آن خاطر است که مردم از رفتار قوه ی مجریه و نمایندگانشان به تنگ آمده اند و با حضور خودشان می خواهند به رجال کشورشان بفهمانند که اگر کشور داری این است، ما هم می توانیم.
من فکر می کنم بهترین اعتراض این است که در انتخابات شرکت گسترده داشته باشیم، نه به خاطر دشمنی با فلان دشمن و یا کشور، بلکه به خاطر خودمان که به رجال کشورمان بفهمانیم که ما اصل انتخابات را دوست داریم، اما به هیچکس رای نمی دهیم. یعنی ما از عملکرد شما خوشمان نمی آید! برخی می گویند که اگر رای سفید بیاندازیم شاید آن را به نفع خودشان بنویسند، اگر چه درصد این امر را صفر می دانم، اما می توان آن رای سفید را خط خطی کرد تا هیچگونه شک و شبهه ای هم برای آدم باقی نماند. بگذار برای یک بار هم شده روسای جمهور بفهمند که کارشان نادرست است و مردم از فقر و بیکاری و بی مسکنی و بی عدالتی در رنجند.

دزدان دریایی بهتر از دزدان فرهنگی هستند!

برایم خیلی سخت بود که فکر بکنم گاهی  فرهنگ یک کشور، فرهنگ یک محل، آثار فرهنگی یک فرد  یا گروهی در روز روشن به سرقت برود. البته گاهی شنیده بودم که اشعاری به سرقت می رود.! گاهی می توان در حین تحقیقات و پژوهش برای خلق آثار جدید،  از آثار دیگران برای توجیه و یا تکمیل موضوع انتخابی با حفظ نام منبع اصلی برداشت هایی انجام داد. اما گاهی می شود که از سیر تا پیاز یک آثاری به سرقت برود و هیچ گونه کاری هم نتوان انجام داد. دوستی می گفت که نباید ذهن مردم را روشن کرد، چرا که همان ذهن روشن موجب دلخوری تو می شود. من باورم نشد، اما در طول مسیر صداقتم، هر گاه اتفاق می افتاد که مسئله ای را برای کسی روشن می کردم، همان فرد با نام خودش از همان عقیده من استفاده می کرد و ضمن این که از منبع اصلی صحبت به میان نمی آورد، بلکه این را از افتخارات خودش هم بیان می کرد.
امروزه یکی دیگر از کارهایی که موجب اذیت و آزارم شده، سرقت مودبانه ی یک نوشتار دیگرم است. قرار بود شخصی مجموعه ی تحقیقات مرا مورد مطالعه قرار بدهد و اگر کم و کاستی احساس شد، با ادامه تحقیقاتش آن مورد را اصلاح نماید، اگر چه زحمات زیادی هم کشیده شد، اما به یکباره متوجه شدم که همه ی تحقیقات را به اسم خودش چاپ می کند، شما جای من بودید چه می کردید؟ من به خدا واگذار می کنم، چون هیچ کاری از دست من ساخته نیست! اگر بگویم این تحقیقات مال من است؟ می گوید: خودم تحقیق کردم! البته راست می گوید، اما قرارمان اصلاح تحقیقات اولیه ای است که من انجام دادم، در ضمن این موضوع در ذهن من جاری و ساری شده است، چرا؟ چرا ؟چرا ؟چرا؟دوست دارم بدترین فحش ها را بدهم، به کی؟ نمی دانم! شاید به خودم که صداقتم باعث می شود گاهی زندگیم را تباه بکنم، که کردم!

مبارزه با فقر سخت تر از مبارزه با داعش است!

واقعاً مبارزه با فقر سخت تر از مبارزه با داعش و طالبان و تروریست های داخلی و خارجی است.درها را باز کنید تا داعش بیاید و ببینید که چگونه با آن ها می جنگیم. تن ما از داعش خرد نشده است، استخوان های ما از فقر، بی خانمانی و بیکاری خرد شده است. داعش در مقابل فیش های نجومی عدد و رقمی نیست. داعش در مقابل اختلاص های میلیاردی رقمی به حساب نمی آید. این بی مدیریتی در عرصه های اجرایی کشور است که کمر مردم را خم کرده است. آن هایی که با پارتی بازی به سر کار گمارده می شوند، این حرکت آن ها داعش وار است که شمشیر از پشت بسته اند. من ایرانی ام، فرزند کوروش، فرزند داریوش، فرزند آرش، که از بیگانه هراس ندارم. از دشمن واهمه ندارم.فرزند گفتار نیک، کردار نیک و پندار نیکم. به همین دلیل ازجور داخلی بیزارم، از ستم داخلی بیزارم، از بی بند و باری، از زالو صفتی، از رشوه بیزارم. من فرزند اسلامم. فرزند پیامبرم. مادرم فاطمه (س) است و پدرم علی (ع) از بیگانه وحشت ندارم.آن که مرا خانه نشین کرد دشمنانی در لباس دوست بودند. بگذارید داعش بیاید. باز مرا امتحان کنید ببینید چگونه حماسه می آفرینم. خونم را به راحتی فدای ایران می کنم، اما، اگر خانواده ام مرا به فقر مبتلا کنند دیگر نمی توانم.