شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده
شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

باز بیمو هفته ی دفاع مقدس

  

جولو جولو هفته ی دفاع مقدس گرامی باد 

 

جُولو جُولو سالروز هفته دفاع مقدس رِ به همه ی هم کیشون و هم طایفم تبریک عرض کُمَه. هفته ی دفاعی مقدس که یاد اُورنَه جنگی نابرابرِ که یِه طرف دُشمِن با تَمومیِ ظلم و ستمی که رِوا داشته و یِه طرف ایرونی که تازِه انقلاب هاکُردَه. خاصیتِ این جنگ، اینِه بِیِه که دوسُّ و دُشمِن مشخص بوِیَّه. میگون دی همچون همه ی شهرا و روستاهای ایروون در این دفاع نقشی قابل توجهی داشتِه. شهیدون، جانبازون، آزادِگوُن و ایثارگروُن میگونی، نُشون دهندِ ی این انگیزِه بِرای دفاع از سرزمین و لبیک بوتَن به فرمونِ پیر مرادِمون حضرت امام خمینی (ره) بِیَه. اَمروزَه واقعاً جای شهدامون خالی یَه. شهدایی که هر کدومشون یِه دنیا خاطره از جنگ و دفاع مقدس رِ در ذِهنِمون تداعی کُندَه. اگر چه هر سال در این ایام از شهیدون و دفاع مقدس یاد کُمی، اما اینَه رِ باید خوب به خاطِر بسپاریم که باید در تمامی روزها یاد اوناهان رِ گرامی بِداریم. اِما نباید با یک سخنرانی و یک مداحی و سرود و پذیرایی در چنین ایامی فقط از اوناهان یاد کنیم، باید راه شهیدون رِ در تِمامی زندگیمون پیاده کنیم. از پر افتخارترین و مقدس ترین برگ تاریخ میگون، بَتومی از حضور تِمامی مردم میگونی در انقلاب یاد هاکُنیم. یادی که هیچگاه فِراموش نَوونَه. بَتومی از حضور یکپارچه زن و مرد و پیر و جوونی که در به ثمر رساندن انقلاب اسلامی سال 58 نقشی داشتِنِه یاد هاکُنیم. مِن افتخار کُمَه که میگونی هَسِّمَه. مِن افتخار کُمبه که آباء و اجداد میگونی مِن، به مِن درس درستی و شجاعت رِ یاد هدانَه. مِن افتخار کُمَه که با شهیدون میگونی، دوست، همکلاس، آشنا، فامیل و همکیش بِیمَه. شهیدون میگون مثل همه شهیدون ایروون و اسلام ستارگوُنی هَسِّنَه که آسِمونِه میگون و ایرونَه چُشمَک زندِنَه. باید خِدا قُوَت و دست مریزاد به خانوادِه ی شهدا بوتَن که چنین فرزندونی را در خُنَشوُون پرورش بِدانَه.     

 

 

 

 

 مِن از تموم کِسونی که در میگون زحمت کَشنِنَه و برای شهیدون مراسم گیرنِنَه تقاضا کُمَه که بِرای کف سازی مِزار شهدا فکری هاکُنَن. اگر چه شهیدون میگون در سه جا مِزار دارنِنَه، یکی شهید حمزه کربِلایی محمد میگونی که در کَلِه خاک سَر مزار دارنِه و تعدادی هم در بهشت زهرای تِهرون مِزار دارنّنَه. بهشت زهرا مشکلی نِدارنَه، اما اوناهانی که در میگون مِزار دارنِنَه یِه صِفایی به مِزار و سنگ قبرها هادَن. سنگ ها چون خودشون خاطِرَه هسِّنَه به تَرکیبِش دس نَزِنَن، اما به گونَه ای کف سازی هاکُنَن که این سنگ ها به هم نخورِه.    

                            خدا قوت، یاد شهیدون رِ گرامی بِداریم.   

با توجه به اینکه در حال حاضر به خاطر اینکه مدارس موظفند دانش آموزان را به زبان فارسی آموزش بدهند و دانش آموزان هم به همین زبان صحبت می کنند و همچنین بیشتر برخوردهای اداری و مکاتبات و صحبت های شفاهی هم با زبان فارسی صورت می گیرد، حال اگر فرصتی دست بدهد و بخواهیم مقداری به زبان میگونی صحبت کنیم، چقدر از لغات میگونی در محاوره های ما کاربرد دارد. تعداد لغاتی  در این متن ارائه شده نشان می دهد که در عصر حاضر اگر به زبان میگونی صحبت کنیم، از بین واژگانی که در زندگی روزمره با آن محاوره می کنیم، چند مورد از واژه ها یا لغات صرفاً میگونی به صورت مرتب استفاده می شود. حال اگر همین متن ها و نوشتارهای میگونی را جمع آوری نکنیم، مسلماً در سنوات بعدی از این مقدار هم چیزی باقی نخواهد ماند.

توهین و گستاخی به پیامبران تازگی ندارد!!!!!

توهین به پیامبران مخصوصاً پیامبران عظیم الشان سابقه ای به قدمت پیامبران دارد. توهین به حضرت ابراهیم (ع) و در انتها آتشی که برای سوختنش مهیا می شود! توهین به حضرت نوح (ع) و کشتی که بار امانت خداوند را به ساحل نجات رسانید! توهین به حضرت عیسی (ع) که به صلیب کشاندن او آخرین آنان بود! توهین به حضرت موسی (ع) خود حکایتی هفتاد من کاغذ دارد! جالب توجه در این است که بیشترین توهین به حضرت موسی (ع) از طرف امتش انجام شده است. گوساله سامری همان و هفتاد من کاغذ خوانده و ناخوانده همان!!!!! به پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت ختمی مرتبت محمد رسول الله که درود و صلوات خدا بر او و اهلبیت راستینش باد، بارها و بارها در طول حیات و همچنین در مماتش توهین شده است. جالب توجه در این است که در حیاتش هم بیشتر توهین ها از جانب یهودیان مدینه و اطراف بوده است. جنگ خندق نمونه بارز این عداوتها است. محاصره اقتصادی، کشتار یاران پیامبر، شعب ابی طالب، هجرت به حبشه، هجرت به مدینه همه و همه برای توهین به پیامبر و یاران او بوده است. بعد از قدرت گرفتن پیامبر و توسعه دین اسلام کافران و در راس آنها یهودیان و نصرانی های مکه و مدینه از هیچ توهین و آزار و اذیتی دست بردار نبودند. جنگ های صلیبی در چند قرن گذشته و در انتها تشکیل غده ی سرطانی به نام اسراییل همه قد علم کرده بودند تا به نوعی ریشه اسلام و مسلمین را بخشکانند که به لطف حق این کار میسر نشد و میسر شدنی هم نیست که خدا حافظ حق و دشمن ظالمان هست. و مکرو و مکرالله والله خیر الماکرین .  

از آن روزی که آن مردک سیبیلوی به ظاهر شیطان مانندی که خود را روحانی کلیسایی خالی از سکنه می داندُ اقدام به آتش زدن قرآن نمود و تا قبل از آن که سلمان رشدی مرتد افسانه هایی برای اسلام و مسلمین نوشت همه و همه شاید یک بازی سیاسی است که یک سر این طناب خیمه شب بازی به دست اربابان صییونیست و آمریکایی و اروپایی است .

فیلم سینمایی توهین به پیامبر نه اولینش هست و نه می توان ادعا کرد که آخرینش هم باشد، اما این از بی شرمی و جسارت سازندگان این نوع ابزارهای توهین به عقاید یک امتی بزرگ چون اسلام است که بیشتر توصیه ی پیامبر این امت به درستی و برادری و برابری است. مطمئن هستم که سازندگان و حمایت کنندگان این فیلم به سزای اعمالشان خواهند رسید که در این مورد جای هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد. اما این انتظار بیهوده ای نیست که دولتهای اسلامی دست از حمایت این خوک های اروپایی و آمریکایی بردارند و با ترفندهایی که دارند از جمله قطع روابط اقتصادیُ سیاسی و اجتماعی آنان را زمین گیر کنند.

جسارت سران فتنه و سستی دستگاه قضایی

از قدیم می گفتند گربه را دم حجله باید کشت، یا می گفتند دندانی که درد می کند باید کشید، یا می گفتند شل بدی سفت می خوری زمین، یا  از تو به یک اشاره از ما به سر دویدن و غیره و غیره و غیره همه ضرب المثلهایی آبداری بودند که ازکنار هر کدام رد می شدیم یک چند لحظه ای تفکّر می کردیم. روزهای اول حساب انقلاب و انقلابی از غیر انقلاب و غیرانقلابی جدا بود. در واقع هیچکس با انقلاب شوخی نداشته و به خاطر پسرخاله بودن با انقلاب امتیازی برترنداشتند. همه در برابر قانون مساوی بودند. تنها آیت الله منتظری و یکی دو نفر دیگر بودند که از محاکمه در امان و به دور از سیاست و در واقع زندانی منزل خود شدند. مجاهدین خلق هم تا زمانی که به منافقین تبدیل نشده بودند وضع به همین منوال بود. یعنی می توانستند حتی در رادیو و تلوزیون به بحث و گفتگو پرداخته و از مکتب خودشان دفاع کنند.اما زمانی که به نصایح پدرانه حضرت امام گوش نداده و سلاحشان را بر زمین نگذاشته بودند و شروع به ترور و ایجاد وحشت نمودند حسابشان دیگر از انقلاب جدا و با آنها به شدت برخورد شده بود.  فتنه های اخیر از ابتدای کار خاتمی بوجود آمده وکوی دانشگاه تهران شاهد بر این قضیه است.توهین بی در و پیکر به رهبری از زمان جناب خاتمی بوجود آمد. توهین به بسیج از زمان جناب خاتمی شکل گرفت. توهین به ارزشهای اسلامی هم... از آن روز تا به حال ما بیشتر شعار دادیم و کمتر عمل کردیم. اگرقراربود با اینگونه مسائل شل و سفت برخورد و در واقع زیر سیبیلی رد کنیم دیگر این همه استرس و کشاندن مردم به صحنه نیاز نبود. اگر پای مردم به میان کشیده و در واقع با آنها هم اندیشی و یا به گونه ای سیاهی لشکر را به خود گرفته اند باید با قاطعیت هر چه تمامتر برخورد کرد. 

 

 شعار مردم در راهپیمایی ها "مرگ" بود و هیچگاه از این کلمه مقدس فاصله نگرفتند. در واقع هیچ چیز جز مرگ نمی تواند تسلای دل راهپیمایان باشد. چرا که این در شعار دیروز هم به صراحت اعلام شد. مجری شعار برای سه تن مرگ و برای یکی از خواص بصیرت را پیشنهاد می کرد که مردم می گفتند تنها مرگ است که به ما تسلی می دهد.مردم این جمله را با شعار به جناب آقای باهنر نماینده محترم مجلس که به عنوان میهمان راهپیمایی شیراز حضور داشت به صراحت اعلام کردند. 

  

"و قاتلو هم حتی لا تکون فتنه"جواب خون با خون داده می شود. شهادت مرگ با عزت است .در مقابل دار مجازات و مرگ بی غزت برای خودکامگان و سرسپردگان به اجانب و وطن فروشان است. کسانی که ژاله صانع و دیگر انی که در این میدان پا گذاشته و به شهادت رساندند باید در مقابل دیوان عدالت جوابگو و به مجازات برسند. 

 امروزه که دستگاههای اطلاعاتی ما می توانند رهبر جندالله را از عرش به فرش و در جا اعدام کنند پس چگونه دستگاه قضایی با این قضایا به راحتی کنار می آیند. 

 

 دیروز علارقم شعارهایی که بیشترین آن مرگ برای سران فتنه بود، جناب آیت الله جنتی در خطبه های نماز جمعه فرمودند: باید ارتباط آنها را با مردم قطع کرد. باید اینترنت و تلفن آنها را قطع کرد. باید آنها را در خانه زندانی کرد. جالب است که اشغالگران می توانند فقط و فقط در خانه هایشان زندانی شوند. پس دیگر نیازی به مردم نیست که همواره آنها را به خیابانها بکشانیم. نمی دانم چرا دستگاه قضایی با این قضیه به شدت برخورد نمی کند. شاید کاسه ای زیر نیم کاسه باشد. شاید حق با آنها باشد. شاید منتظرند تا آنها هم خارج نشین شده و از دور دست و پنجه نشان دهند. شاید شیله پیله ای باشد و ما خبر نداشته باشیم. شاید در خفا با رایزنی کنار آمده و تقسیم قدرت کنند. شاید منتظر فرجی هستند. فرق ما با صفین در این است که امام تا یک قدمی پیروزی پیش رفته و مردم قرآنها را به سر گرفته و امام را از پیشروی بازداشته بودند. اما امروز مردم با تمام قوا به پیش آمده و این سران قضایی ما هستند که با قاطعیت برخورد نمی کنند.اگر حکم از قبل مشخص است پس چرا به آب و آتش بزنیم. همین ضعف برخورد قاطع با سران فتنه بود که کار به اینجا رسید.امروز هم تمام نشده و فردا هم در پیش و نزدیک است. اگر امروز سفت نگیریم فردا سخت به زمین می خوریم. چرا که آینها با دستگاههای ارتباطی که دارند اعلام کردند دوباره روز یکشنبه به خیابانها بیایند. شاید فردا دیگر هدف سطل آشغال نباشد. ما امروزه در دفاع از ولایت و حفظ جمهوری اسلامی نه شک داریم و نه شبهه ای در ما وجود دارد. با تمام قوا ایستاده ایم. اگر کسانی که مسوول برخورد با این مجرمان هستند نمی توانند برخورد قاطع کنند جایشان را هر چه سریعتر به دیگری بسپارند.

حضور مردم میگون در انتخابات جمهوری اسلامی

 اینجا ایستگاه میگون و در تاریخ دوازدهم فروردین ۱۳۵۸ است.این افراد با شناسنامه ای که  در دست داشتند به فرمان پیر مرادشان حضرت امام خمینی ره) لبیک گفته و به سمت حوزه رای گیری می روند تا به نظام مقدس جمهوری اسلامی رای آری بدهند.

 

 شناسایی افرادی که بیشتر آنها در قید حیات نیستند به شما واگذار می شود. 

 روحشان شاد و یادشان گرامی باد

نزدیک ۹۸٫۲٪ واجدان شرایط در همه‌پرسی شرکت کردند. بیش از ۹۹٪ شرکت‌کنندگان نیز به همه‌پرسی رأی مثبت دادند.

پیام امام: