حقایقی از قرآن پای منبرحجة الاسلام حدائق(5)

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله رب العالمین و العاقبة التقوی و الیقین والصلاة والسلام علی حبیب اله العالمین العبد الموید و رسول اباالقاسم محمد(ص) و علی اهل بیت(ع)

قال الله تعالی فی القرآن الحکیم: الذین ان مکّنّهم فی الارض اقاموا الصّلاة و ءاتوا الزّکوة وامروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عقبة الامور" همان کسانی که چون در زمین به آنان توانایی دهیم نماز بر پا می دارند و زکات می دهند و به کارهای پسندیده وا می دارند و از کارهای ناپسند باز می دارند و فرجام همه کارها قرآن خداست.(سوره حج/آیه 41) 

امشب جناب حجة الاسلام حدائق به مناسبت حضور دانش آموزان دخترانه مقطع ابتدایی مدرسه شهید اقبالپور از ادامه بحت توکل خودداری و بیشتر به مسئله نماز پرداختند. از حضور دانش آموزان تقدیر و تشکر کرده و آموزگاران و مدیریت مدرسه فوق را مورد تفقد قرار دادند. ایشان صحبت خودشان را با قرائت آیه ای از سوره حج شروع و فرمودند: الذین ان مکّنّهم فی الارض اقاموا الصّلاة... بنده های خوب ما کسانی هستند که وقتی به آنها امکانات داده می شود در راه خدا هم هزینه می کنند. تمکن چیست؟ تمکن تنها مال و ثروت و مقام نیست. سلامتی، آبرو، زنده بودن و همه توفیقاتی که خدا به ما داده است تمکن است. خداوند می فرماید: بندگان خوب از این تمکنها در چهار مورد استفاده می کنند. اول نماز را به پا می دارند. دوم زکات می پردازند. سوم امر به معروف می کنند و چهارم نهی از منکر می کنند. 

نشانه بندگی خدا اقامواالصلاة است. در مدرسه نماز را به پا می دارند. در دانشگاه نماز را به پا می دارند. در هر پست و مقام و در هر کجا که هستند به نماز اهمیت می دهند. متاسفانه امروزه  وقتی هنگام نماز معابر و بازار خرید و فروش را می بینیم و یک نگاهی هم به مساجد می کنیم مقداری ناسپاسی را در شهر می بینیم. نان و پول ما با خداست. قرآن سلامت را چگونه ارائه می کند. گاهی اوقات سواد هم عاجز است. سلامت حقیقی در ارتباط با خداست. انسانهایی که به خدا توکل دارند مادیات برای آنها ارزشی ندارد.همانند کسی می ماند که از روستا وارد بخش می شود. وقتی چشمش به تازه های بخش می افتد برایش جالب می شود. همین فرد اگر به شهر برود وضع نگاه او به مراتب جذاب تر از بخش و روستا می شود. حال اگر کسی از شهر به روستا برود چیزی ندارد تا او را مبهوت خودش نماید. چیزی نیست که جلوه گری نماید. اما آنکس که به خدا وصل است اینها برایش ارزشی ندارد. کفش پاره و وصله دار امام علی (ع) هم چنین ویژگی دارد. یکی از اصحاب از حضرت امیرالمومنین(ع) می پرسد که چرا کفشهایش را نو نمی کند. این در زمانی است که حضرت علی (ع) حاکم سرزمین بزرگ اسلامی است. حضرت به ایشان می فرماید: ارزش این کفش برای من از حکومت بالا تر است. قرآن می فرماید بندگان خوب من اولین امکاناتی که برایشان فراهم می شود به نماز روی می آورند. سیدالشهدا در روز عاشورا با آن همه وضعیت بحرانی نماز در اول وقت را مقدم می دارد. حضرت امام خمینی(ره) در آخرین لحظاتی که جان در بدن داشت با همان وضعیت به نماز اهمیت می داد. دانش آموزی کلاس اول ابتدایی باعث شد پدر و مادر بی نمازش را به نماز وا دارد. این دانش آموز به کمک مربی خودش علاقمند به نماز شد. در منزل به نماز می ایستاد. در ابتدا والدینش از روی تمسخر با او برخورد می کردند. پس از چندی پدر و مادرش از او درس گرفته و نماز را هم از او یاد گرفته بودند. آنها بعد از این جریان با هدایایی به مدرسه رفته بودند و از معلم دانش آموزشان تقدیر و تشکر کردند. 

در سال 77 با تعدادی از خانواده شهدا برای زیارت به کربلا رفته بودیم. برگشت ما از فرودگاه کرمانشاه همزمان با اذان صبح بود. اگر حرکت می کردیم در بین راه نماز قضا می شد. با اتفاق تعدادی از زائرین با مسوولین هواپیما مشورت کردیم که چند دقیقه ای هواپیما را به تاخیر انداخته تا ما نماز را ادا و به مقصد شیراز حرکت کنیم. به هر یک از مسوولین شرکت هواپیمایی مراجعه می کردیم امکان پذیر نبود. همگی خلبان را مسوول این کار می دانستند. با خلبان صحبت کردیم و ایشان هم حاضر نشد که هواپیما را به تاخیر بیاندازد.  با پیشنهاد یکی از پدران شهدا همگی تصمیم گرفتیم نماز را در وقت خودش بخوانیم و با خرج ایشان با یک دستگاه اتوبوس به مقصد شیراز حرکت نماییم. وقت نماز در محوطه سالن فرودگاه به نماز ایستادیم و نماز را بجا آوردیم. خلبان هم چند دقیقه ای منتظر ماند و ما سوار هواپیما شدیم. آنها فکر می کردند ما قصد بی نظمی در تردد هواپیما را داریم. همین هواپیماها در برخی از اوقات چندین ساعت تاخیر دارند. هنگام سوار شدن خلبان به ما گفته بود شما کار خودتان را کردید. فکر می کرد ما جنایتی مرتکب شدیم. به ایشان گفتیم ما نماز خواندیم. باید کاری کرد تا برنامه ها با ساعات نماز تداخل پیدا نکند. یعنی همه برنامه ها را با ساعت نماز تطبیق کنند. مدرسه هم باید زنگشان با ساعت نماز تنظیم شود. در خیلی از ادارات نمازخانه هایی وجود دارد. هرگاه مدیر کل در نماز خانه حضور داشته باشد صف نماز جماعت فشرده و هرگاه حضور نداشته باشد جمعیت کمتری حضور پیدا می کنند.

آدم کریم خودش را بدهکار می داند . "لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم لعذابی لشدید" پیامبر فرمودند : وای از دست پدران مومنی که جوانانشان فرائض دینی را ندانند. دختر بچه ای که چادر نمازی از مدرسه هدیه گرفته بود و با همان چادر به استقبال پدرش در منزل رفته بود که با بی حرمتی پدر مواجه شد. پدرش چادر را پاره پاره می کند. فرزند دخترش را مورد تمسخر قرار می دهد. پیامبر فرمودند: وای بر این پدر هایی که جوانانشان هنوز الفبای دینی را ندانند.

سید محسن امین جبل عاملی  از علمای لبنان بود. جبل عامل لبنان علمای زیادی را پرورش داد . از جمله آنها شهید اول و شهید ثانی است. جناب سید محسن امین مشاهده کردند که آمریکائیها یک مجتمع آموزشی راه انداخته بودند. ایشان یک تزی داده بودند که کارساز شده بود. " لا تنتشر هدایه الی تنتشر ضلاله" دشمن هر کاری می کند باید با همان روش با او برخورد کرد. مجتمعی در لبنان ساخت که به تدریس علوم دینی می پرداخت. از همین مجتمع بود که بچه های حزب اللهی بیرون آمدند.اگر پول خرج می کند باید پول خرج کرد. جواب گلوله، گلوله است. جواب کتاب ، کتاب است. عده ای در مکه با شعار "اعل هبل، اعل هبل" به استقبال بتهایشان رفته بودند.پیامبر به یارانش فرمود که بگویند:" الله الله و اجل" پیامبر در برابر آنها شعار توحیدی سر داده بودند. مشرکین دوباره گفته بودند:" انا لنا عزی و لنا عزی لکم" پیامبر در جواب آنها گفته بودند:" الله مولانا و لا مولا لکم"

مدرسه ای بود که روزی یک ختم قرآن می خواندند. مربی این مدرسه هر جزء قرآن را در چند برگ تنظیم کرده بود. کل قرآن را به صورت برگ برگ با خطی زیبا در ساعاتی مخصوص دراختیار دانش آموزان قرار می داد. همه با خواندن چندین آیه قرآن را ختم می کردند.

فردی در خارج از کشور در مقطع دکترا امتحان داشت. ساعت آزمون وی همزمان با اذان نماز شد. ایشان وضو گرفته و در گوشه ای از حیاط به نماز ایستاد. مسوول برگزاری امتحان از غیبت ایشان جویا شد. وقتی متوجه شدند که ایشان به خاطر نماز که اصلی ترین وظیفه یک مسلمان است. در یک ساعتی دیگر از ایشان آزمون گرفته شد. 

هر پدر و مادری که نگران پیری خودش است سعی کند بچه هایش را به خدا نزدیک کند. اگر می خواهید حرمتتان نشکند، حرمت خدا را نشکنید. بچه ای که به خدا حرمت نمی گذارد به پدر و مادرش هم حرمت نمی گذارد.