شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده
شهدای میگون

شهدای میگون

تجربه دیروز. استفاده امروز . و امید به آینده

دیدار یاران زادگاه

این روزها سعادت یارمان بود و یاران هم زبان میگونی و رودبارقصرانی دسته دسته به شیراز می آمدند و من هم از فرصت ها کمال بهره را می بردم. با آنان دیداری تازه می کردم و به گفتگو می پرداختم. در سال های ابتدایی که به شیراز آمده بودم اگر می شنیدم اهالی رودبارقصران به خصوص میگونی ها به شیراز می آمدند به تعجیل در پی فرصت بودم تا آدرس آن ها را پیدا کنم. کوچه پس کوچه ها را زیر پا می گذاشتم و تا آن ها را پیدا نمی کردم و دیداری تازه نمی کردم آرام نمی گرفتم. این روزها هم سه گروه از میگونی ها و رودبارقصرانی ها به شیراز آمدند و با آن ها دیداری داشتم و آنقدر حرف می زدم و بلبل زبانی می کردم که اجازه ی صحبت به آن ها را نمی دادم. البته این از عیوب من است که هرگاه انرژی می گیرم باب صحبت را باز می کنم و از هر دری صحبت می کنم. بیشتر صحبت هایم پیرامون معرفی شیراز و جاذبه های گردشگری است. خیلی دوست دارم تا هر گردشگری که به این جا می آید بی بهره نرود. وقتی کسی وقتش را می گذارد و هزینه ای را متحمل می شود با دید باز به اماکن مورد بازدید برود و شناخت کاملی از آثار نیاکان پیدا کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد